کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

جانا دلم ز درد فراق تو - اوحدی مراغه ای

جانا، دلم ز درد فراق تو کم نسوخت

آخر چه شد، که هیچ دلت بر دلم نسوخت؟

"اوحدی مراغه ای"

متن کامل شعر در ادامه مطلب  

 

جانا، دلم ز درد فراق تو کم نسوخت

آخر چه شد، که هیچ دلت بر دلم نسوخت؟

 

نزد تو نامه‌ای ننوشتم، که سوز دل

صد بار نامه در کف من با قلم نسوخت

 

بر من گذر نکرد شبی، کاشتیاق تو

جان مرا به آتش ده گونه غم نسوخت

 

در روزگار حسن تو یک دل نشان که داد؟

کو لحظه لحظه خون نشد و دم بدم نسوخت؟

 

یک دم به نور روی تو چشمم نگه نکرد

کندر میان آن همه باران و نم نسوخت

 

شمع رخ تو از نظر من نشد نهان

تا رخت عقل و خرمن صبرم به هم نسوخت

 

گفتی : در آتش غم خود سوختم ترا

خود آتش غم تو کرا، ای صنم، نسوخت؟

 

کو در جهان دلی، که نگشت از غم تو زار؟

یا سینه‌ای، کزان سر زلف به خم نسوخت؟

 

صد پی بر آتش ستمت سوخت اوحدی

ویدون گمان بری تو که او را ستم نسوخت.

 

"اوحدی مراغه ای"

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد