کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

چنین که برده شراب لبت - فروغی بسطامی

چنین که برده شراب لبت ز دست مرا

مگر به دامن محشر برند مست مرا

چگونه از سرکویت توان کشیدن پای

که کرده هر سر موی تو پای بست مرا

"فروغی بسطامی"

متن کامل شعر در ادامه مطلب

  

چنین که برده شراب لبت ز دست مرا

مگر به دامن محشر برند مست مرا

 

چگونه از سرکویت توان کشیدن پای

که کرده هر سر موی تو پای بست مرا

 

کبود شد فلک از رشک سربلندی من

که عشق سرو بلند تو ساخت پست مرا

 

بدین امید که یک لحظه با تو بنشینم

هزار ناوک حسرت به دل نشست مرا

 

به نیم بوسه توان صد هزار جان دادن

از آن دو لعل می‌آلود می‌پرست مرا

 

کنون نه مست نگاه تو گشتم ای ساقی

که هست مستی این باده از الست مرا

 

نشسته خیل غمش در دل شکستهٔ من

درست شد همه کاری از این شکست مرا

 

خوشم به سینهٔ مجروح خویشتن یا رب

جراحتش مرساد آن که سینه خست مرا

 

پرستش صنمی می‌کنم فروغی سان

که عشقش از پی این کار کرده هست مرا

 

"فروغی بسطامی"

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد