صدای
تو
از
سایه سوی نیستان می آید
و
گل می دهد در هیاهوی باران
صدایت
یکی
نرگس نوشکفته است
که
از پشت رگبار می ایستد روبروی نگاهم
و
عطری هوسناک بالا می آید در آهم
تو
می گویی و لاله می روید از سنگ
تو
می گویی و غنچه می جوشد از چوب
تو
می گویی و تازه می روید از خشک
تو
می گویی و زنده می خیزد از مرگ
صدای
تو از سایه سار نیستان می آید
و
گل می دهد از گل زخمی بعد رگبار
و
در آب می ایستد روبروی نگاهم
صدای
تو می بارد و زنده ام من
"منوچهر آتشی"
ابجی جونم روزدانشجو مبارک