دهانم پیله ی پروانه هاست
این حرف های ناگفته
این سکوت طولانی
یک روز شعر بلندی خواهد شد
عشق من!
با انگشت هایم
به تو فکر می کنم
و این خطوط، آغوشند...
پشت این جمله ها
زنی پنهان شده است
که اگر صدایی داشت
حرفی نمی زد
چیزی نمی نوشت
تنها بلند بلند
آواز دوستت دارم سر می داد!
"مهسا چراغعلی"
از کتاب: جنگل گریان
چه دوستت دارم گفتن هایی که پشت بغض ها ، غرورها و بی تفاوتی ها مدفون شد. گاهی سکوت ها پر از دوستت دارم گفتن است گوش های چشمت را باز کن. دوستت دارم با زبان بی زبانی دوستت دارم با زبانی که فقط چشم میفهمد.
جایت خالی پر از دوستت دارمم امروز
دوستت دارم،ولی دیگر نخواهم گفت، چون
"دوستت دارم" شده قربانی تکرار ها
گفت: "تا امروز دیدی من دلی را بشکنم؟!"
بغض کردم...خود خوری کردم...نگفتم بارها!
سیدتقی سیدی
زیبا
یک روز شعر بلندى خواهد شد...
عالى بود
لمس لبخند
...
...
غمگین تر از پرستوی جا مانده از کوچ،
و اقاقی خواب مانده در بهار ،
غمگین تر از
شاپرک های عاشق ،
بر گرد شمعی خاموش ...
منم...!
وقتی که
لمس لبخند زییایت
آرزویی است برای من ...
و در هراسم
از زمستانی که گویی
قلب ها را نشانه رفته است
ماجد
شکایت
.
از ناله ی من قلبِ پریشان گله دارد
"وز گریه ی من گوشه ی دامان گله دارد"
از سینه همی آه جگر سوز برآرم
گویی جگر از آه فراوان گله دارد!
آن سان بنوشتم زدل غمزده، نامه
انگار از این خامه قلمدان گله دارد!
بس اشک فشاندم به ره قاصدک یار
از قاصدکان نور دو چشمان، گله دارد!
عمری ست که من درسفر عشقم و ای داد
از پای من آن خار مغیلان گله دارد!!
روزی بدمد سبزه و بلبل بسراید
گیرم که زمستان ز بهاران گله دارد!
ماجد
پ. ن
مصرع دوم منسوب به نور جهان بانو
غزلی تازه....
..........................
بیا آرام
در خیالم بنشین
می خواهم از صدای نفس هایت
غزلی تازه بسازم...!
ماجد
دلتنگی
......
........................
.
روزی دوباره مرا بیاد می آوری
بیاد می آوری صداقت عشقم را
و اشک های دلتنگیم را...
روزی که قلبت
همانند جسمت
فرسنگ ها از من دور باشد
ماجد
چشمانت
.....
فروغ چشمان زیبای تو را
روزی ، به شعری ناب
خواهم سرود…
روزی که
قلبها آبی باشد
و دیدگان لبریز شوق…
آن زمان که باران
در دشتهای تشنه ،
دوباره آواز عشق را ببارد…!
(ماجد)
با سلام و تشکر از وبلاگ خوبتون
چند نمونه از اشعارم رو برای بهره برداری تقدیم میکنم
عشق:
در میان شعله چون پروانه ها
عشق یعنی با هوایت زندگی
عشق یعنی بی توحیرانی سکوت
بی تو یعنی آنهمه درماندگی
عشق یعنی من هواخواه توام
من هواخواه تو بی شرمندگی
جز خیالت در سرم هرگز نبود
عشق یعنی با خیالت بندگی
با تو بودن را غنیمت دانم و
عشق ینی اینچنین یکدندگی
( ماجد )
سلام و سپاس جناب مصطفوی