روزی اگر ببینم آمده ای
بسان کبوتری خسته از دیاران دورست، یار!
با زیبایی بی پایانی در چشمهایت
و بهاری در گیسوانت...
روزی اگر ببینم آمده ای
با نسیمی خنک در لبخنده ات
و دست هایی زیبا، به اندازه گذشته ها زیبا
شکوفه می دهند تمام درهایی که کوفته ای ...
روزی اگر ببینم آمده ای
با حسرت بی حسابت در درونم
به ناگهانی که خویش را گم کرده ام
به ناگهانی که چاره ای ندارم
تمام ستارگان آسمان در دلم سرازیر می شوند...
روزی اگر ببینم آمده ای
نه بر رخساره ات سایه ای نشسته
نه بر زبانت گلایه ای
غبار کفشهایت را به دیده می کشم
و دنیا از آن من می شود.
"یاووز بولنت باکیلر"
(شاعر معاصر ترک)
ترجمه: قادر دلاورنژاد
برگرفته از وبلاگ مترجم:
http://delavarnejad.blogfa.com
سلام. من تو وبلاگم آهنگ غمگین (بیشتر بی کلام) میذارم.
اگه دوست داشتین به من سر بزنین