بیداری ستاره در چشم جویباران
آیینه ی نگاهت پیوند صبح و ساحل
لبخند گاه گاهت صبح ستاره باران
بازا که در هوایت خاموشی جنونم
فریاد ها برانگیخت از سنگ کوه ساران
ای جویبار جاری ! زین سایه برگ مگریز
کاین گونه فرصت از کف دادند بی شماران
گفتی: به روزگاران مهری نشسته گفتم
بیرون نمی توان کرد حتی به روزگاران
بیگانگی ز حد رفت ای آشنا مپرهیز
زین عاشق پشیمان سرخیل شرمساران
پیش از من و تو بسیار بودند و نقش بستند
دیوار زندگی را زین گونه یادگاران
وین نغمه ی محبت بعد از من و تو ماند
تا در زمانه باقی ست آواز باد و باران
"شفیعی کدکنی"
محمد رضا شفیعی کَدْکَنی (زادهٔ ۱۹ مهر ۱۳۱۸ در کدکن، خراسان) (با نامواره: م. سرشک)، نویسنده، ادیب و شاعر است.
+ سالروز تولد استاد شفیعی کدکنی بر دوستدارانش گرامی باد.
سلام نیما جان ...زیبایی این شعر وقتی استاد شجریان و همایون در کنسرت بم اونو همخوانی می کنند واقعا دو چندان میشه.
به به! عالی
سلام.
تبریک بابت وبلاگ بسیار خوبتون.
خوشحال میشم لینک کنید.
ممنون از انتخاب خوبتون
بسیار زیبا بود... میلادشون مبارک