این روزها
به آرامی دوستت دارم
جوری کنار تو می آیم
مبادا که ناز خوابِ شیرینت بیاشوبد
کابوس شود
وَ بترسد
طوری سلام می کنم
مبادا که فکر قشنگت
خش گیرد وُ
او را بد بیند
این روزها
به آرامی دوستت دارم
وقتی نگاهت می کنم
که حوصله ات پیش کسی نباشد
حواست پرت شود
برنجد از
کسی که برایت اوست
این روزها
من،
به آرامی دوستت دارم!
"افشین صالحی"
از کتاب: کاش جایی بود؛ که نبود! / انتشارات مهر نوروز / چاپ اول 1394
بیست و نهمین نمایشگاه کتاب تهران، همراه با افشین صالحی و محسن حسینخانی عزیز
سلام به هم ولایتی خوب و خوش ذوقام،
نیمای عزیز
خیلی خوشحال شدم و باعث افتخارم بود که توو نمایشگاه دیدمت و حضورن از لطف و مهرت تشکر کنم و به خاطر داشتن چنین وبلاگِ زیبایی تبریک بگم
همیشه موفق باشی
با احترام
افشین صالحی
...
سلام اقای صالحی عزیز و گرانقدر![](http://www.blogsky.com/images/smileys/123.png)
دیدار با شما باعث مباهات بنده است
من رویا هایم را
در چشمان تو می بینم
شعر هایم را
از چشمان تو می خوانم
عشق را
با چشمان تو می شناسم
آری
چشمان تو
ای یار
ای آینه ی تمام قد من ...
((محمد شیرین زاده))
سلام
خوش به حالت نیما
ممنون![](http://www.blogsky.com/images/smileys/123.png)
سلام نیما جان
این روزها ...وبلاگت می درخشه دوست جان. شعرهایی که انتخاب میکنی یکی از یکی زیباتر هستند. ممنون استاد.
ما مخلصیم![](http://www.blogsky.com/images/smileys/123.png)