تمام این فاصلهها
تمام ِ این تنهاییها
تمام ِ نداشتنهایت
ای کاش، خوابی بودند
شبیه ِ خواب ِ دم ِ صبح
میآمدی
با دستان ِ شبیه اطلسیات
بیدارم میکردی
میگفتی: جان ِ دلم، صبح شده است
و من
به بهانهی رهانیدنم از خوابی سخت
در آغوش میکشیدمت ...
اما حیف،
تو نیستی
و من به واقعی ترین شکل ِ ممکن
اسیر کابوس ِ نداشتنات شده ام.
تنهای، تنهای، تنها!
"مهدی صادقی"
(کتاب ذهن خطرناک یک انسان معمولی)
انتخاب هاتون عااااااااااااااالیه
خیلی قشنگ بود
خیلی سلیقتون خوبه..
عاشق اند ابرها ...
که در آغوش هم می بارند .
مرضیه اردستانی
ﺩﻟﻢ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩﻡ ﺗﻨﮓ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ
ﺳﺮﺍﻍ ﻧﮕﺎﻩ ﺗﻮ لعنتی را
ﺍﺯ ﺑﻬﺎﺭ ﺣﺎﻓﻈﻪ ﺍﻡ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻡ
ﺗﻮ ﻧﯿﺴﺘﯽ ﺧﺪﺍﯾﺖ ﻫﺴﺖ
ﻣﻦ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﻫﻨﻮﺯ
ﺩﺭ ﻓﺼﻞ ﻫﯿﭻ ﺁﯾﻨﻪ ﺍﯼ ...
ﺑﻪ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺗﻮ ﻧﺪﯾﺪﻩ ﺍﻡ لعنتی
ممنون نیما بخاطر اشعار زیبایی که انتخاب می کنی
زنده باشی دوست خوبم
سلام آقا نیما من مدت های مدیدی است که خواننده خاموشروبلاگ شما هستم تو همه لحظات زندگیم غم ،شادی ،عشق و تنهایی همه و همه شعر های وبلاگ شما مرهم لحظاتم بودند یک تشکر ویژه به خاطر این وبلاگ به شما بدهکار بودم و خواستم دینم ادا کنم ، الانم دوران نقاهت تنهایی سختی در حال گذراندن هستم و تنها پناهم تو این لحظه وبلاگ شما بود وبلاگ شما برای من مثل یک دوست که با حرف هایش احساستم را التیام میدهد ممنونم به خاطر وبلاگ زیباتون و همه لحظاتی که برام آفرید .
سپاسگزارم
مهرت ماندگار دوست عزیز