تو آهویی بودی که زیباییات
بوق ماشینها را لال کرده بود
و موهای سفیدم،
سیاه میشدند یک به یک به ریتم قدمهایت...
پیش میآمدی
شبیه رقصندههای اسپانیایی که مغرور میرقصند
و کِش میآمد خیابان
زیر گامهای تو...
چهقدر شبیه عکس آن دختر بودی
در آگهی تبلیغاتی بوردای خالهام
که به چهاردهسالهگی دزدانه ورقش میزدم
در زیرزمین نمناک خانهی مادربزرگ.
چهقدر شبیه خوابهای من بودی
در پشتبام تابستانهایی
که به هفتسنگ و گرگم به هوا میگذشتند...
گفتم: «ـ سلام!»
و میدانستم
سرنوشت من دگرگون شده است!
"یغما گلرویی"
از کتاب: باران برای تو می بارد / انتشارات نگاه / چاپ اول 1388
برگرفته از وبلاگ:
---------------------------------------------------
دفتر عشق:
عشق لیاقت می خواهد و عاشق شدن جرات...
همیشه در پی کسی باش که
با تمام کاستی ها و کمی ها و عیب هایت،
حاضر باشد به تو عشق بورزد
و تو را به همه دنیا نشان بدهد
و بگوید که:
این تمام دنیای من است.
"ناشناس"
سلام نیما جان...خیلی خوشحالم که فرمت وبلاگتو عوض کردی... مثل اتاقی که تازه گردش را گرفته ای تازه و نونوار به نظر میرسه. ممنون.
برای همه ما
همه ی روزها فراموش می شوند
جز همان یک روز
که نشانی آن را
به هیچ کس...نگفته ایم.
( محمدرضا عبدالملکیان)
ممنون عزیزم
البته من قالب اصلی وبلاگ رو دوست هنوز دوست دارم و بهتر از اون در آرشیو بلاگ اسکای پیدا نکردم. برای تست و رفع مشکلی که پیش آمده بود موقتا عوضش کردم.
مهرت ماندگار
تو را از دست دادم ، آی آدم های بعد از تو !
چه کوچک می نماید پیش تو غم های بعد از تو
تو را از دست دادم ، تو چه خواهی کرد بعد از من ؟
چه خواهم کرد بی تو با چه خواهم های بعد از تو ؟
تو را از دست ... ، دادم از همین زخم است ، می بینی ؟
دهانش را نمی بندند مرهم های بعد از تو
تو را از یاد خواهم برد کم کم ، بارها گفتم
به خود کِی میرسم اما به کم کم های بعد از تو ؟
بیا ، برگرد ، با هم گاه ... ، با هم راه ... ، با هم ... ، آه !
مرا دور از تو خواهد کشت "باهم" هایِ ... بعد از ... تو ...
"مژگان عباسلو"
با سلام و تشکر فراوان بابت زحمات و حسن سلیقه شما.
تنها که بشی
دلت پر میزنه واسه خیلی چیزا
واسه دوست دارم
واسه یه نگاه
واسه یه اشک
واسه یه دعوای حسابی
واسه یه صدای بلند که همه ی غرورت رو بشکونه
تنها که شدی
یادت میره گریه
یادت میره اشک
یادت میره لبخند
یادت میره دعوا و اشتی
یادت میره
خیلی چیزا یادت میره
جز یه چیز
حس خواستن چیزی شایدم کسی که تا به حال حواست بهش نبوده
حس درد و کوفتگی ازارت میده
میخوای حرف بزنی که یهو اشک تو صورتت حلقه میزنه و همه چی یادت میاد
و اروم میشی اروم اروم و دنبال یه کویر یه جای خلوت واسه عشقبازی میگردی اینبار نه با یه پوشال با یکی که از خودش تو رو بیشتر دووست داره یکی که شب و روز منتظرته و تو دریق از یه نگاه و یه صدا
اره اونی که نمیزاره تنها باشی اونی که ن میره و نه میاد همیشه هست همیشه ی همیشه..............
زیبا بود. مرسی آسمان عزیز
عشق لیاقت میخواهد.../
100%
من دیگر
تفنگم را شسته و آویختم
چشم هایت
شکارم کردندآن دو گوزن سبز
آن ها زودتر از تمام شکارچیان شلیک می کنند
بعد از این
پای تمام آتش ها
قصه تو را خواهم گفت ..
رسول یونان