تو ماهی و من ماهیِ این برکه ی کاشی..
اندوه بزرگی ست زمانی که نباشی!
آه از نفس پاک تو و صبح نشابور
از چشم تو و حجره ی فیروزه تراشی..
پلکی بزن ای مخزن اسرار که هر بار
فیروزه و الماس به آفاق بپاشی!
ای باد سبک سار! مرا بگذر و بگذار!
هشدار! که آرامش ما را نخراشی..
هرگز به تو دستم نرسد ماه بلندم!
اندوه بزرگی ست چه باشی.. چه نباشی..
"علیرضا بدیع"
87/10/08
از مجموعه: شجره نامه ی یک جن
----------------------------------------------------------
دانلود آهنگ "ماه و ماهی" با صدای حجت اشرف زاده
+ پیشنهاد می کنم این آهنگ زیبا رو حتما دانلود کنید.
-----------------------------------------------------------
دفتر عشق:
آغوش تو چقدر می آید به قامتم
در آن به قدر پیرهن خویش راحتم.
"ناشناس"
4.8(22)
نشود فاش کسی آنچه میان من و توست
تا اشارات نظر نامه رسان من توست
گوش کن با لب خاموش سخن می گویم
پاسخم گو به نگاهی که زبان من و توست
روزگاری شد و کس مرد ره عشق ندید
حالیا چشم جهانی نگران من و توست
گرچه در خلوت راز دل ما کس نرسید
همه جا زمزمه عشق نهان من و توست
این همه قصه فردوس و تمنای بهشت
گفت و گویی و خیالی ز جهان من و توست
نقش ما گو ننگارند به دیباچه عقل
هرکجا نامه عشق است نشان من و توست
سایه زاتشکده ماست فروغ مه مهر
وه از این آتش روشن که به جان من و توست
این شعرا تنها یادگاری من از توست
دزیره
امشب پنج سال شد که هیچ خبری ازت ندارم
بیا
اولین بار که این شعر تحسین برانگیز رو با صدای جناب اشرف زاده شنیدم اون رو با توجه به تعابیری که درش بکار رفته بود به امام رضا علیه السلام و گذری که به نیشابور هنگام هجرت به خراسان داشتند تطبیق کردم. آخه چه کسی جز امام معصوم می تواند سینه اش مخزن اسرار باشد و چه کسی می تواند بود و نبودش آدم رو اندوهناک کنه امام معصوم مانند ماه انقدر بلند مرتبه و عظیم القدر و مجهول القدر است که آدمی نزد او هم باشد جز درصد بسیار جزئی از فیض عظیمش را نمی تواند دریافت کند هر چند کسی که معرفت بیشتری نسبت به امام معصوم داشته باشد فیض بیشتری می برد اما همچنان این فیض ناچیز است مثل آن که شما بتوانید حداکثر پیمانه ای از یک دریای بیکران بردارید باز هم اندوه بزرگیست چه باشی چه برسد نباشی
من عاشف این ترانه ام. نمیشه گفت که ابن شعر دقیقا معناش چیه چون بستگی به فردی داره که اون رو میخونه.ارزو میکنم اقای اشرف زاده و اقای بدیع باز هم همچین شاهکار هایی رو بسازن. کار هایی که این دو استاد میسازن یه احساس خاصی داره، ممکنه یک بار با شنیدنشون بخندی یک بارهم گریه کنی کلا حالت رو خوب میکنه...
چند نفر هم مثل این گروه عالی همچین محتوایی رو تولید میکنن.
مثلا یکی دیگه از کار های مشترکشون پاییز هست که حال و هوای متفاوتی نسبت به موسیقی های هم عصر خودش داره. یکی میگه وقتشه که شمارتو بگیرم و زنگ بزنم
دمشون گرم واقعا
جالب بود مرسی
سلام
هرکسی این حق را دارد که این شعر و اشعار دیگر را با اوضاع خودش وقف بدهد.
ولی بنظر بنده ارزش این شعر بالاتر از این حرفهاست و شاعر آگاهانه یا ناخودآگاهانه زبانش اعجاب کرده.
بنظر شما کدام انسانی میتونه پلک زدنش، مخزن اسرار باشه؟
خیلی از اطرافیانمون بعد از مرگشان و یا دوریِ طولانی، قدرشان را میدونیم(اندوه بزرگیست).
میتوان صحبت از انسان ماورایی کرد که در عین بودنش، دیدن و دَرک کردنش برای همه مقدور نیست«اندوه بزرگیست، چه باشی، چه نباشی» و نَفَس پاکش هر چیز با ارزشی مثل سلامتی و رفع غم و مشکلاتِِ مالی و غیر مالی را بهمراه داره که ارزشش همچون فیروزه و الماس تلقّی شده که قادر به پخش در کلِّ «آفاق» هست. (آفاق جهانیست مختص به یک منطقه نیست) پس صحبت از قدرتی فراگیر هست.
سلام بر تو ای نَفَسِِ پاک، که اندوه بزرگیست که هستی ولی من توانِ دَرکِ تورا ندارم، بهمین خاطر فاصلهٔ من و تو مثل ماه و ماهیِ تو حوض هست که با بیرون اومدن از آب میمیرم، برای همین هرگز نرسد دستم به تو ای ماه بلندم و شرط به تو رسیدنم این هست که وابستگیی به آب نداشته باشم.
ﺧﯿﺎﻝ ﺧﺎﻡ ﭘﻠﻨﮓ ﻣﻦ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﻣﺎﻩ ﺟﻬﯿﺪﻥ ﺑﻮﺩ
ﻭ ﻣـﺎﻩ ﺭﺍ ﺯِ ﺑﻠﻨﺪﺍﯾﺶ ﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﺧﺎﮎ ﮐﺸﯿﺪﻥ ﺑﻮﺩ
ﭘﻠﻨﮓ ﻣﻦ ـ ﺩﻝ ﻣﻐﺮﻭﺭﻡ ـ ﭘﺮﯾﺪ ﻭ ﭘﻨﺠﻪ ﺑﻪ ﺧﺎﻟﯽ ﺯﺩ
ﮐﻪ ﻋﺸﻖ ـ ﻣﺎﻩ ﺑﻠﻨﺪ ﻣﻦ ـ ﻭﺭﺍﯼ ﺩﺳﺖ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺑﻮﺩ
ﮔﻞ ﺷﮑﻔﺘﻪ ! ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻆ، ﺍﮔﺮﭼﻪ ﻟﺤﻈــﻪ ﺩﯾـــﺪﺍﺭﺕ
ﺷﺮﻭﻉ ﻭﺳﻮﺳﻪﺍﯼ ﺩﺭ ﻣﻦ، ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﺩﯾﺪﻥ ﻭ ﭼﯿﺪﻥ ﺑﻮﺩ
ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ ﺁﻥ ﺩﻭ ﺧﻄﯿـﻢ ﺁﺭﯼ، ﻣﻮﺍﺯﯾــﺎﻥ ﺑﻪ ﻧﺎﭼﺎﺭﯼ
ﮐﻪ ﻫﺮﺩﻭ ﺑﺎﻭﺭﻣﺎﻥ ﺯ ﺁﻏـﺎﺯ، ﺑﻪ ﯾﮑﺪﮔــﺮ ﻧﺮﺳﯿﺪﻥ ﺑﻮﺩ
ﺍﮔﺮﭼﻪ ﻫﯿﭻ ﮔﻞ ﻣﺮﺩﻩ، ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺯﻧﺪﻩ ﻧﺸﺪ ﺍﻣّﺎ
ﺑﻬﺎﺭ ﺩﺭ ﮔﻞ ﺷﯿﭙـﻮﺭﯼ، ﻣﺪﺍﻡ ﮔﺮﻡ ﺩﻣﯿﺪﻥ ﺑﻮﺩ
ﺷﺮﺍﺏ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﻭ ﻋﻤﺮﻡ، ﺷﺮﻧﮓ ﺭﯾﺨﺖ ﺑﻪ ﮐﺎﻡ ﻣﻦ
ﻓﺮﯾﺒﮑــﺎﺭ ﺩﻏﻞﭘﯿﺸﻪ، ﺑﻬﺎﻧﻪ ﺍﺵ ﻧﺸﻨﯿـﺪﻥ ﺑﻮﺩ
ﭼﻪ ﺳﺮﻧﻮﺷـﺖ ﻏﻢﺍﻧﮕﯿﺰﯼ، ﮐﻪ ﮐﺮﻡ ﮐﻮﭼﮏ ﺍﺑﺮﯾﺸﻢ
ﺗﻤﺎﻡ ﻋﻤﺮ ﻗﻔﺲ ﻣﯽﺑﺎﻓﺖ، ﻭﻟﯽ ﺑﻪ ﻓﮑﺮ ﭘﺮﯾﺪﻥ ﺑﻮﺩ
دزیره امشب دقیقا سه سال شد
...و شعر آخرین شفای اندوه آدمی است.
این آهنگ خیلی دلچسب و روح نوازه،ترکیب ومعجونی از شهر واجرای خوب.
متاسفانه این روزها آهنگ هایی که اصطلاح popهستند با چند دانگ صدا وبعضا چند دهم وچند صدم دنگ صدا وعدم درک وبرداشت و حتی خوانش درست شعر(وبعضا معر!)اجرا می شوند وشنونده هم که مذاق و انتظارش بشدت دستکاری شده وپایین اومده با اشتها و...این...رو گوش می ده ومی پذیره و.. .
برای ماه و ماهی مطلقا این وصف وجود نداره ولی شخصا اون بندهایی از شعر رو که می گه:"اندوه بزرگی است چه باشی چه نباشی"برام مفهوم نیست و به احترام شاعر ناشی از صغر سواد خود می دانم!چون به هر حال بودن ونبودن یک نفر باید فرق کنه که به زیور شعر آراسته بشه نه اینکه بودن ونبودنش توفیر نکنه و اونهم در هر دو صورت اندوهی بزرگ باشه!!!؟؟؟؟
درود بر شما
من برداشتم از این مصرع این هست که
شاعر داره به معشوقش میگه
بودنت یک نوع غم داره و نبودنت هم نوعی دیگر.
و این در مورد عشقی صدق میکنه که حتی وقتی هم که هست امیدی به وصال نیست.
شاهکاره شاهکار
این شعر اشاره داره به عاشقی که دستش هیچوقت به معشوق نمی رسه
مثل ماهی که تصویر ماه رو روی آب می بینه و فقط به اون تصویر می تونه دلخوش کنه
باد که می وزه آب و متلاطم میکنه و تصویر ماه محو می شه و دیگه ماهی نمی تونه حتی عکس ماه و تو آب ببینه تو این تمثیل زیبا ماهی داره به باد اعتراض می کنه که ای باد سبکسار هشدار که آرامش ما را نخراشی
سلام خیلی از این شعر و آهنگ انرژی مثبتی میگیرم با اینکه غمگینه اما خیلی دوست داشتنیه... بنظرم داره معشوقی را توصیف میکنه که خودش هم میدونه رسیدن به اون محاله و وقتی میگه اندوه بزرگی است چه باشی چه نباشی یعنی اینکه بهرحال نمیتونم بهت برسم چه در کنارم باشی و چه درکنارم نباشی و سهم من از تو فقط نگاه کردن به تو هست...و این اوج حس اندوه یه عاشقه....
کسی کدوسش داشتمو نتونسم بهش برسماینآهنگرو بهم داد منهرروز گوش میدمو بیادش گریه میکنمازش سیر نمیشماصلااا
هر دومون عاشق هم بودیم و نتونسیمبهمبرسیم
ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﺑﺎﻍ ﻭ ﺑﻬﺎﺭﺍﻥ ﭼﻪ ﮐﺎﺭ ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﺗﻮ؟
ﻣﺮﺍ ﭼﻪ ﮐﺎﺭ ﺑﻪ ﺑﺎﻍ ﻭ ﺑﻬﺎﺭ ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﺗﻮ؟
ﺑﻬﺎﺭ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﻣّﺎ ﻧﻪ ﺳﻮﯼ ﻣﻦ ﮐﻪ ﻧﺴﯿﻢ
ﺯﻧﺪ ﺑﻪ ﺧﺮﻣﻦ ﻋﻤﺮﻡ، ﺷﺮﺍﺭ ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﺗﻮ
ﺑﻪ ﺳﺮﻭ ﻭ ﮔﻞ ﻧﮕﺮﺍﯾﺪ ﺩﻝ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﯼ ﻣﻦ
ﮐﻪ ﺳﺮ ﺑﻪ ﺳﯿﻨﻪ ﺯﻧﺪ ﺳﻮﮔﻮﺍﺭ ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﺗﻮ
ﻫﻢ ﺍﺯ ﺑﻬﺎﺭ ﻣﮕﺮ ﻋﺸﻖ، ﻋﺬﺭ ﻣﻦ ﺧﻮﺍﻫﺪ
ﺍﮔﺮ ﺯ ﮔﻞ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ، ﺷﺮﻣﺴﺎﺭ ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﺗﻮ
ﺑﻪ ﻏﻨﭽﻪ ﻣﺎﻧﺪ ﻭ ﻻﻟﻪ، ﺑﻬﺎﺭ ﺧﺎﻃﺮ ﻣﻦ
ﺷﮑﻔﺘﻪ ﺗﻨﮓ ﺩﻝ ﻭ ﺩﺍﻏﺪﺍﺭ ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﺗﻮ
ﻧﺴﯿﻤﯽ ﺍﺯ ﻧﻔﺴﺖ ﺳﻮﯼ ﻣﻦ ﻓﺮﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎﺯ
ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺁﯾﻨﻪ ﺍﻡ ﺭﺍ ﻏﺒﺎﺭ ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﺗﻮ
دزیره ام کجایی
ﺑﻪ
ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ
ﺯﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ
ﻫﻮﺍﯾﯽ ﺑﺨﻮﺭﻡ ....
ﻫﻤﻪ
ﺷﻬﺮ ﺯ ﺧﯿﺎﻟﺖ
ﺑﻪ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﺯﺩﻩ ﺑﻮﺩ
دلتنگ دزیره ام
ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯿﮕﻪ ﺍﻧﺪﻭﻩ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺳﺖ ﭼﻪ ﺑﺎﺷﯽ ﭼﻪ ﻧﺒﺎﺷﯽ، ﻣﻨﻈﻮﺭﺵ
ﺑﯽﺗﻔﺎﻭﺗﯽ ﺑﻪ ﻣﺨﺎﻃﺒﺶ ﻧﯿﺴﺖ . ﺑﻠﮑﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﺼﺮﻉ ﺍﻭﺝ ﺗﻮﺟﻪ ﺭﻭ ﻣﯿﺮﺳﻮﻧﻪ .
ﻭﻗﺘﯽ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭ ﯾﮏ ﻋﺸﻖ ﻣﻤﻨﻮﻋﻪ ﺑﺸﯽ ﻭ ﻫﺮﺩﻭ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺑﺸﯿﻦ ﺑﺨﺎﻃﺮ
ﻣﻤﻨﻮﻉ ﺑﻮﺩﻥ ﻋﺸﻘﺘﻮﻥ، ﭘﺎ ﺭﻭﯼ ﺍﺣﺴﺎﺳﺎﺗﺘﻮﻥ ﺑﺬﺍﺭﯾﻦ ﻭ ﺩﯾﮕﻪ ﺳﺮﺍﻍ ﻫﻢ
ﻧﺮﯾﻦ، ﺍﯾﻦ ﻣﺼﺮﻉ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻣﺼﺪﺍﻕ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯿﮑﻨﻪ. ﯾﻌﻨﯽ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﮔﻪ ﺑﺎﻫﻢ ﺑﺎﺷﯿﻢ
ﺑﺮﺍﻣﻮﻥ ﻓﻘﻂ ﺩﺭﺩﺳﺮ ﻭ ﻏﺼﻪ ﺩﺍﺭﻩ ﻭ ﺍﮔﻪ ﻫﻢ ﺑﺎﻫﻢ ﻧﺒﺎﺷﯿﻢ، ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﯿﻬﺎﯼ
ﻧﺎﺷﯽ ﺍﺯ ﻓﺮﺍﻕ ﮔﺮﯾﺒﺎﻧﮕﯿﺮﻣﻮﻥ ﻣﯿﺸﻪ
با نظر فاطمه بانو کاملا موافقم
عالی بیان کردی
اندوه بزرگیست زمانی که نباشی
سلام به نظرم شعر ماه و ماهى فوق العادست انسان و یاد گذشته مى ندازه موقع گوش دادن این اهنگ انگار سوار ماشین زمان شدى وتک تک خاطرات تلخ گذشته مرور مى شه هرکسى تعبیرى ازیک شعر داره منم تعبیرم تلخى است طعم گس گذشته اما عالیه من خودم هنگام گوش دادن اهنگ گریه کردم لحن خواننده فوق العاده و بینظیره ممنون ادم به داشتن چنین هنرمندانى دراین کشور افتخار مى کنه خوشحالم ، خوشحالم که فرزند این سرزمین هستم:بیخیال
من چرا ازین آهنگ سیر نمیشم آخه. خدایا عشقم هر جا هست مراقبش باش... خیلی دلتنگشم... اندوه بزرگیست
با سلام
من هم نظر شخصی خودم را عرض میکنم
تو ماهی و من ماهی این برکه ی کاشی.....
منظور از ماه و ماهی دوری از عشق میباشد که منظور شاعر از دیدگاه بنده امام زمان (عج) میباشد ...
اندوه بزرگی ست زمانی که نباشی!
فقط یک عاشق واقعی غیبت را درک میکنه که در این حالت عمومیت داره یعنی همه ادعای انتظار را دارن ...
آه از نفس پاک تو و صبح نشابور....
در اینجا منظور اینکه یه عاشق واقعی انتظار , از عمق وجودش آه میکشه و میخواد نسیم دلربا را درک کند...
از چشم تو و حجره ی فیروزه تراشی..
یکی از قدرت های امام زمان (عج) تربیت نواب خاص خود در هر زمان میباشد برای اینکه این خلق را هدایت کنند...
پلکی بزن ای مخزن اسرار که هر بار
فیروزه و الماس به آفاق بپاشی!
یعنی در هر عصر و زمان امام زمان (عج) نواب خود را که مثل الماس و فیروزه هستند به سمت ماها میفرستند که این خلق را به درجه انسانیت برساند....
ای باد سبک سار! مرا بگذر و بگذار!
هشدار! که آرامش ما را نخراشی..
یعنی ای دنیای سبک و بی ارزش ما را تنها بگذار و برو, مبادا که آرامش ما که همان انتظار واقعی و رسیدن به درجه انسانیت هست بهم بزنی....
هرگز به تو دستم نرسد ماه بلندم!
اندوه بزرگی ست چه باشی.. چه نباشی..
منظور اینکه مقام ومنزلت امام زمان (عج) اینقدر بالاست که هیچ کس قادر به درک آن نمیباشد و در اینجا یک نکته خیلی لطیف و ظریف به کار برده شده که واقعا قابل تامل میباشد..
منظور اینکه که اگر ما به درجه انسانیت نرسیم چه امام زمان (عج) تشریف داشته باشن و چه در پس پرده ی غیبت باشن ما از درکشان عاجز هستیم و این اندوه خیلی بزرگیست....
ببخشید که وقتتان را گرفتم
با تشکر
این شعرشرح حال شاعر درفراق فوت پدرمرحومشونه که ترکیبی بی بدیل از ادبیات واحساسات ناب ودیدی وسیع هستش
ایران به داشتن چنین انسانهایی مفتخروآراسته است
اهنگ فوق العاده اس
انشالا همیشه موفق باشن شعر و خواننده
چند تا چیز وقتی دست بدست هم بدن ثمره ش میشه این آهنگ.از حق نگذریم شعر پر محتوا.هرچقدر آدم بیشتر میخودنش بیشتر ازش میفهمه.دومین عامل آهنگ بسیار زیبا.وسومین والبته مهمترین عامل ک باعث میشه تو وجود آدم رخنه کنه،صدای بیهمتای حجت عزیز.
ب نوبه خودم از همتون تشکر میکنم.
یاعلی
فقط میتونم بگم عاااااااااالیه و حرف نداره شعر بی نظیر آهنگ فوق العاده صدای بی همتا


ممنون از همگی
وقتی میگه اندوه بزرگی ست چه باشی چه نباشی، منظورش بیتفاوتی به مخاطبش نیست. بلکه این مصرع اوج توجه رو میرسونه. وقتی گرفتار یک عشق ممنوعه بشی و هردو مجبور بشین بخاطر ممنوع بودن عشقتون، پا روی احساساتتون بذارین و دیگه سراغ هم نرین، این مصرع اینجا مصداق پیدا میکنه. یعنی اینکه اگه باهم باشیم برامون فقط دردسر و غصه داره و اگه هم باهم نباشیم، ناراحتیهای ناشی از فراق گریبانگیرمون میشه.
این قطعه این آهنگ ، زندگی منه
واقعا زیباست هم شهر هم صدا و هم لحن
دست مریزاد
این گفتگوی ماهی با ماهه. منظورش اینه که ماهی عاشق ماهه. از تو حوض کاشی نگاه میکنه به ماه.. اگه ماه باشه با اینکه عاشقشه فقط میتونه نگاهش کنه اما هرگز دستش به اون نمیرسه. اگه که ماه اون شب نباشه که واویلا. هم نمیتونه ببینه و هم دستش بازم نمیرسه..
منظور آرزوی دست نیافتنی و محال هست
عقل کل منظور شاعر اینه که چه باشی چه نباشی دستم بهت نمیرسه
خیلی قشنگهو زیبا ولی فقط اون قسمت که گفته میشه: اندوه بزرگیست چه باشی چه نباشی، (حالت بی تفاوتی به بود و نبود مخاطب داره)،به نظرم بهتر بود میشد اندوه بزرگیست زمانی که نباشی..
اگه میشه وجه شبه هاشا بگین مخصوصا بیت اول
کاش امکانش بود یه همچین استعاره های رو در مورد یه عشق از جنس اسمونی و الهی در نظر گرفت
خدا کمک کنه عاشق خودش بشیم وهمچین حرفای نسبت به همچون کسی به زبان بیاریم
واقعا قشنگ بود.خسته نباشید میگم هم به سراینده هم به خواننده
اندوه بزرگی است چه باشی چه نباشی یعنی چی
باکدککددگوللنمنتتتنگوانک:بدجنس



:
علاقه بسیار زیادی به این شعر دارم.
از کنار حجره های فیروزه تراشی ، اونجا که علی علوی چند سطر بالاتر توصیفش کرد، براتون مینویسم.
گمان می کنم همه ما ریشه در نیشابور داریم. نیشابور خیال، نیشابور عرفان، نیشابور حیرت، نیشابور حسرت.
گریه م میگیره
خیلی حس داره خیلی عرفان داره خیلی حرف داره
حجره ی فیروزه تراشی اگه یه معنی شم چشم باشه دیوانه کننده ست
دیوانه کننده
اون تیکه ک میگه، پلکی بزن ای محرم اسرار ک هربار فیروزه و الماس به آفاق بپاشی... دیوووونشم
سلام
هرگز فکر نمیکردم در این روزگار هم شعر دلفریب و پر احساسی مانند اشعار حافظ اما روان و ساده مانند اشعار سعدی پیدا شود!!! هرگز نمیتوانم احساسم به این شعر زیبای کوچک و افسونگر بیان کنم، اما مطمئنم که سرچشمهی این شعر از جایی بسیار ژرف سیراب شده است...
از شاعر و خواننده و نشر دهندگان سپاسگزارم
آقای بدیع جه قدر زیبا سروده اید چه کلمات فاخری چه بیان زیبایی واقعا دست مریزاد.بگذریم از آهنگساز توانا و صدای زیبای آقای اشرف زاده
واقعا قشنگ بود.خسته نباشید میگم هم به سراینده هم به خواننده
ای بابا
با سلام و عرض ادب
این تصنیف فوق العاده معنوی و دوست داشتنی است که اهل معرقت بیشتر درک می نمایند.
آرزوی سلامنی برای خواننده جناب آقای اشرف زاده و شاعر عزیزآقای بدیع را دارم.
حالمو خوب میکنه گوشش میدم،زنده باد
بخدا زبان اصلا از کلام قاصره.درود به شرفت .اهنگ سنتی باید زنده بمونه.من عاشق اهنگای سنتی هستم.این اهنگ که دیگه خارق العادس.محشره.شیر مادرت حلالت
درک بیشتر این اثر ملتزم توجه بیشتر به موطن شاعر ، آهنگساز و خواننده آن یعنی نیشابور هنری است ! جایی که شاعر ( علیرضا بدیع ) در هنگام سرودن این اثر در یک حجره فیروزه تراشی در موزه رباط عباسی درکنار خواننده آن ( حجت اشرف زاده ) ایستاده و به تراش خوردن فیروزه و گردش ماهی قرمز در حوضی فیروزه ای خیره می شود که تصویر ماه در میان آب دلتنگی ماهی را دوچندان می کند ! فیروزه نیشابور که به زیبایی به چشم یار توصیف شده و با پلک زدنش سرّ عشق و زیبایی را به آفاقِ اطراف می پراکند و نسیم فرحبخش سرزمین شادیاخ ( علی الصباح نشابور و خفتن بغداد ...) حسرت شاعر را دو چندان می کند که مبادا این شمیم شور و شیدایی به مشام اهل عشق نرسد و اندوه بزرگی خواهد بود که اگر این فضای لطیف هنر ی و این شهر شعر و شهود نباشد یا اینکه باد نا موافقی این آرامش روحانی را بهم بریزد ! باید نیشابوری بود و شبی را در خیمه خیام به سرآورده باشی و عطر عرفان عطار را که در دامنه زیبای بینالود گسترده است را استشمام کرده باشی تا دامنت از مخزن اسرار الهی که از بهم خوردن پلک چشمان فیروزه ای این شهر به آفاق می پاشد انباشته شود ! این نوای نادر و این سرود خوش ، نوش نگاه زیبا و گوارای روح بزرگِ اهل معرفتش باد !
جالب بود. درود بر شما
واقعااااا عالیه واسه هر سن و هر فکری زیباست هر وقت اینو میشنوم به گذشته های دورم میرم این آهنگ بی شک هر کسی رو یاد زیباترین عشقش میندازه حتی برای من که چند دهه از اون زمان گذشته ، این صدای ملکوتی و آرامبخش هر بار اشکمو در میاره به این میگن تلفیق ناب هنر ساز و نوا همراه با یه شعر قوی
بله بسیار زیباست
نمیدونم حس عجیبی رو بهم القا میکنه ی غم که رو دلم سنگینی میکنه و گوش دادن این آهنگ التیام بخش زخم منه
سلام. از این آهنگ خوشم نمیاد. چون آدم وقتی کسی رو دوست داره باید سعی کنه بهش برسه و همش هم افکار منفی درش هست اونجاش که میگه هرگز به تو دستم نرسد
این آهنگ واقعا حرف نداره. و شعرش واقعا پر محتوی است
باسلام
اولین بار این شعررا روی یه سنگ جوان قهرمان بسکتبال با پیش درامد
پسرم
توماهی ومن ماهی این برکه خاکی
دربهشت زهرا تهران
دیدم
متاثرکننده بود
جالب بود!