یک روز ترا از عمق قصه های هزار و یک شب بیرون می کشم
و
به آرامی پای فنجان قهوه ام می نشانم
به
تو می آموزم که چگونه از بعیدترین روزن قلبم وارد شوی
و
در بهترین نقطه ی آن ساکن !
آنگاه
تو را پنهان می کنم
پشت
کوهی از تشبیه های شاعرانه
پشت
انبوهی از قصه های عاشقانه
پشت
غزل و قصیده
پشت
کنایه و ایهام
چنان
که هیچ چشم پرسشگری تو را نبیند
و
هیچ دست مشتاقی به تو نرسد
من
تو را دوست خواهم داشت
آرام
و ممتد . . .
ساکت
و صبور . . .
چنان
که پادشاه قصه های شهرزاد را ناتمام رها کند
و
بهرام از هفت کوشک دل بکند
و
شتابان به دیدار تو بیایند
من
می توانم زیباترین ترکیب ها را کنار هم بچینم
و
تو را در اوج غزلی زیبا بستایم
ببین
!
من عاشقت بودن را خوب بلدم !
دوست
داشتنت را به من بسپار …
"مریم
اکبری"
برگرفته از وبلاگ:
------------------------------------------------------------------
+ پیشنهاد موسیقی:
دانلود آهنگ جدید "تمنای وصال" با صدای جمشید، انتشار: مرداد 1393
شعر بسیاااااار زیبای این ترانه از شیخ بهایی هست و اصل این موسیقی هم که امروز در اذهان ما نقش بسته، سالهای گذشته توسط عبدالحسین مختاباد خوانده و اجرا شده بود:
مقصود من از کعبه و بتخانه تویی تو
مقصود تویی کعبه و بتخانه بهانه
دانلود تصنیف زیبای "تمنای وصال" با صدای عبدالحسین مختاباد، از آلبوم تمنای وصال / 1370
پیشنهاد موسیقیتون عالی بود
سلام مرسی از شعر زیبایی که گذاشتین این آهنگ و بانو شکیلا هم خونده.
سلام نیما جان
خیلی قشنگه این شعر...مرسسسسی
سلام
دررابطه با آن شعر
از مجموعه شعر" مرگ گاو پیشانی سفید نیست" که متاسفانه مجوز چاپ نگرفت.