من باید فرود
آیم
نباید بنشینم
سال هاست از آن
لحظه که پر بر اندامم رویید
و از
آشیان، از بام
خانه پرواز کردم
همچنان می پرم.
هرگز ننشسته ام
و دیگر
سری نیز به
سوی زمین و
به سواد پلید
شهرها
و بام های
کوتاه خانه ها
بر نگرداندم
چشم به زمین
ندوختم
پروازی رو به
آسمان
در راه افلاک
و هر لحظه
دورتر و بالاتر ا ز
زمین
و هر لحظه
نزدیک تر به
خدا !
از: دکتر شریعتی
روحشون شادیادشون سبز


باران همیشه از نیم رخ ِ تو به نصف النهار های من فرود آمد
و تنها من می فهمیدم
خدا همان پیر مرد مستی است
که تو را بهانه میکند
تا دنیا را بُطر بُطر، باران...
میهمان کند ...
هومن شریفی
سلام . من مطالب شما در داخل وبلاگ خودم نوشتم
لطفا راضی باشید
بالای کوه
منتظرِ یکی از ما بودی!
من لاکپشت بودم،
رقیبم خرگوش
و قصه اینبار
به آن پایانِ پندآمیز ختم نمیشد...
( یغما گلرویی )