بگذار برایت چای بریزم
امروز به شکل غریبی خوبی
صدایت نقشی زیباست بر جامهای مغربی
و گلوبندت چون کودکی بازی میکند زیر آیینهها…
و جرعهای آب از لب گلدان مینوشد
بگذار برایت چای بیاورم،
راستی گفتم که دوستت دارم؟
گفتم که از آمدنت چقدر خوشحالم؟
حضورت شادیبخش است مثل حضور شعر
و حضور قایقها و خاطرات دور...
...
از: نزار قبانی
بخشی از شعر بلند "دوستت دارم..."
مترجم: آرش افشار
سلام ببخشید میشه بگید این شعر متعلق به کدوم دیوان نزار عزیز هست ؟دوست دارم تهیه اش کنم