وقتی
تو نیستی
شادی کلام
نامفهومی است
و دوستت می
دارم رازی است
که در میان
حنجره ام دق می کند
وقتی تو
نیستی
من فکر می
کنم تو
آنقدر
مهربانی
که توپ های
کوچک بازی
تصویرهای
صامت دیوار
و اجتماع
شیشه های فنجان ها، حتی
از دوری تو
رنج می برند
و من چگونه
بی تو نگیرد دلم ؟
اینجا که
ساعت و آیینه و
هوا
به تو
معتادند
و انعکاس
لهجه شیرینت
هر لحظه زیر
سقف شیفتگی هایم
می پیچد!
...
"حسین منزوی"
(بخشی از شعر "وقتی تو باز میگردی")
+ با تشکر از خانم فریبا برای ارسال این شعر زیبا
+ این بخش از شعر "وقتی تو باز میگردی" آنقدر زیبا بود –و به تنهایی خودش یک شعر کامل- که حیفم آمد جداگانه پستش نکنم.
صبر در راه تو حلواهای ما را غوره کرد
دلخوشیها را هراس رفتنت دلشوره کرد
#کاظم_بهمنی
خیلی قشنگ بود ...

زیبابود. من هم موافقم.
http://www.aparat.com/video/video/listuser/dashboard/yes/username/optimus1079
تو نیستی و من ...
سال هاست ،
جای خالی ات را ...
به آغوش می کشم .
وقتی تو نیستی تنها می مونم
از همه ی دنیا دست می کشم
جای دوتا مون گریه می کنم
جای دوتامون نفس می کشم
این که اسمش زندگی نیست ، من بدون تو دیونه م
به هوای تو نشسته ام ولی می دونم
می دونم واسه من دیگه توی قلب تو جا نیست
می دونم دیگه هیچی شبیه گذشته ها نیست
تا وقتی که بی تو بارون توی کوچه ها میباره
می دونم تنهایی من و تنها نمیزاره