جوی و دو جفت چکمه و گِل بود و ما دو تا…
وقتـــی نگاه من بــه تو افتاد، سرنوشت
تصدیق گفتههای «هِگِل» بود و ما دو تا…
روز قرارِ اوّل و میز و سکوت و چای
سنگینی هوای هتل بود و ما دو تا
افتــاد روی میـــز ورقهــــای سرنوشت
فنجان و فال و بیبی و دِل بود و ما دو تا
کمکم زمانه داشت به هــم میرساندمان
در کوچه ساز و تمبک و کِل بود و ما دو تا…
تا آفتاب زد همـــه جـــا تــــار شد برام
دنیا چهقدر سرد و کسل بود و ما دو تا،
از خواب میپریم کـه این ماجرا فقط
یک آرزوی مانده به دل بود و ما دو تا
"زنده یاد نجمه زارع"
سلام عمو نیما
من به کمکتون احتیاج دارم.
من در جشنوارۀ تابستانی نی نی وبلاگ شرکت کردم و شما می تونید بهم کمک کنید.
کافیه با موبایلتون 179 را به 20008080200 پیامک کنید و بهم رای بدید.
خواهش می کنم این کمک و بهم بکنید.
حتی یک رای ارزشمند شما باعث میشه زحماتی که تا اینجا کشیدیم هدر نره.
از این که لطفتون رو دریغ نمی کنید سپاسگزارم.
برای کسب اطلاعات بیشتر به وبلاگم سر بزنید.
سهم شما: دعای خیر مادرم در این ماه عزیز.
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﻬﻢ ﻣﯿﮕﻔﺖ: ﺯﻧﺪﮔﯿﻤﯽ...
ﻭﻗﺘﯽ ﺭﻓﺖ ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺘﻢ:ﻣﮕﻪ ﻣﻦ
ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ ﻧﺒﻮﺩﻡ؟
ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ: ﺁﺩﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺑﻪ
ﻋﺸﻘﺶ
ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯿﺶ ﺑﮕﺬﺭﻩ !!
به جهنم که پیر میشوی دیوانه !
چروک زیر چشمانت همانقدر زیباست که چین روی دامنت .
" نیکی فیروز کوهی "
دست بر دلم مگذار میسوزی داغ خیلی چیزها بر دلم مانده گاهی وقتا انقدر دلمان میگیرد که هرچقدر فریاد میزنیم فریاد رسی نیست
سلام خدمت شما دوست ادبی عزیز!
بنده مهسا تفکری هستم,شبکه ی اجتماعی شب شعر راه اندازی کردم و خدمات اون کاملا رایگان هست از شما دعوت می کنم که به ما بپیوندید.
شب شعر تاپ تن
در پیچ کوچه آنروز ای کاش مرده بودم
از نفرت از کسیکه در پاش مرده بودم
او بر سر قرارش آن شام سرد و برفی
با خود فریب آورد من عشق برده بودم
می گفت خواهد آمد تا ده شماره کردم
هفتاد و هشت، هشتاد تا صد شمرده بودم
من تا غروب ماندم اما کسی نیامد
ای وای خاک عالم من گول خورده بودم
در من دوباره زنده شده یـاد مبهمی
دنیا قشنگ تر شده این روزها کمی
گفتم کمی؟ نه! خیلی- یک کم برای من
یعنی زیــــــــــاد یعنی همسنگ عالمی
دریا کجا و بـــــــاغ کجا؟ سهم من کجا؟
من قانعم به برگ گلی قطره شبنمی
سلام با اجازه لینگتو ور میدارم.با یه غزل ب روزم
آفرین به نجمه زارع . !
آرزوی مانده به دل
کاشکی هیچکس نداشته باشه از این آرزوها59354