کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

و تو انگار کن که هرگز نبوده‌ای

و تو انگار کن که هرگز نبوده‌ای
و من هرگز به نبودن تو
بودن را
چنین حقیر نینگاشته‌ام.

با سرانگشت
لب‌هام را ببوس
بگذار بین پرستش و عشقبازی
آونگ شوم
در خاطره‌ی بشر
چون زنگ کلیسا
در بلندای هستی.

من به گریه التماس می‌‌کنم
یا گریه به من؟

و تو انگار کن از آغاز بوده‌ای
مثل خدا
و مرا آفریده‌ای
مثل نگاهت
یا خنده‌هات


"عباس معروفی"

------------------------------------------------------------


دفتر عشق:

این چشم های توست

که هر بار می خواهد

شعری تازه

از رویاهای من بدزدد

این بار اعتراف تازه ایی برایت آوردم

نام من

جای چشم های تو را

زیر تمام شعر هایم تصاحب کرده است!

"منبع: نت"

نظرات 4 + ارسال نظر
نگان پنج‌شنبه 26 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 10:00 ق.ظ http://zandiroz.mihanblog.com

تو که بروی همه این واژه ها و کلمات از ذهنم پر می کشند نکند تو آن ها را می آوری

شبیه خودم سه‌شنبه 24 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 11:43 ق.ظ http://artia.persianblog.ir

بسیار زیبا. آفرین به معروفی.

ل.م سه‌شنبه 24 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 09:33 ق.ظ

دیگر از یک لیوان نخواهیم نوشید
نه آبی، نه شرابی
دیگر بوسه‌های صبحگاهی نخواهند بود
و تماشای غروب از پنجره نیز
تو با خورشید زندگی می‌کنی
من با ماه
در ما ولی فقط یک عشق زنده است

برای من، دوستی وفادار و ظریف
برای تو دختری سرزنده و شاد
اما من وحشت را در چشمان خاکستری تو می‌بینم


در شعر من فقط صدای توست که میخواند
در شعر تو روح من است که سرگردان است
آتشی برپاست که نه فراموشی
و نه وحشت می‌تواند بر آن چیره شود
وای کاش می‌دانستی در این لحظه
لب‌های خشک و صورتی رنگت را چقدر دوست دارم.
( آنا آخماتووا )

عاشقانه های حوا سه‌شنبه 24 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 09:08 ق.ظ

مرا چه به فلسفه

همان چشمهایت

برای زندگی ام کافیست

شب دارد سیاهی اش

روز دارد سفیدی اش

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد