کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

حرف بزن، می خواهم صدایت را بشنوم

حرف که می زنی انگار
سوسنی در صدایت راه می رود
حرف بزن
 
می خواهم صدایت را بشنوم
 
تو باغبان صدایت بودی
و خنده ات دسته ی کبوتران سفیدی
که به یکباره پرواز می کنند
تو را دوست دارم چون صدای اذان در سپیده دم
چون راهی که به خواب منتهی می شود
تو را دوست دارم چون آخرین بسته سیگاری در تبعید

تو نیستی
و هنوز مورچه ها شیار گندم را دوست دارند
و چراغ هواپیما در شب دیده می شود
عزیزم!
هیچ قطاری وقتی گنجشکی را زیر می گیرد
از ریل خارج نمی شود
و من گوزنی که می خواست
با شاخ هایش قطاری را نگه دارد.


"غلامرضا بروسان"

از کتاب: مرثیه برای درختی که به پهلو افتاده است

---------------------------------------

 

زنده یادان غلامرضا بروسان و الهام اسلامی

 

درباره شاعر:

غلامرضا بروسان فرزند شهید اسماعیل بروسان در سال ۱۳۵۲ در مشهد به دنیا آمد و از ۱۸سالگی به شعر نوشتن رو آورد.

بروسان بارها از سوی محافل ادبی برگزیده شد که جایزه‌ شعر خبرنگاران و همچنین برگزیده دومین دوره شعر نیما از آن جمله است.

جنگ، شهادت و فقدان پدر در برخی از اشعار بروسان به خوبی نمایان و قابل توجه است.

شادروان غلامرضا بروسان،، صبح روز دوشنبه 14 آذر 1390، در حالی که همراه با خانواده از شمال کشور عازم مشهد بودند، در کیلومتر 15 جاده قوچان ـ شیروان دچار حادثه رانندگی شده و جان به جان آفرین تسلیم کردند. در این حادثه دردناک، غلامرضا بروسان و همسر شاعرش الهام اسلامی همراه با دخترشان لیلا، جان به جان آفرین تسلیم کردند، اما پسر خردسالشان به نام مجتبی از این حادثه جان سالم به در برد.

 

آثار منتشر شده:

- احتمال پرنده را گیج می کند ، 1378

- یک بسته سیگار در تبعید ، 1384

- به سمت رودخانه استوکس ، شعر آزاد مشهد- 1385

- عصاره سوما ، 1387

- عاشقانه های یک سرباز ، 1387

- مرثیه برای درختی که به پهلو افتاده است ، 1390

- اسب‌ها روسری نمی‌بندند، 1391 (گزیده‌ی شعر خراسان با انتخاب بروسان)
- در آب‌ها دری باز شد / نشر مروارید / 1392

 

----------------------------------------------------------


گزیده‌ای از هفت مرثیه برای غلامرضا بروسان و الهام اسلامی

به قلم شمس لنگرودی:

 

+ این همه دوستدار هم نباشید

مرگ شما را یک تن می‌بیند

شما را

یک تن می‌برد.


***


شبیه درختانی که سقوط می‌کنند

و باد

در حفره‌های سفیدش،

پی بیهودگی می‌چرخد.

اکنون خفته‌ای

و درخت‌های ایستاده بالای سرت

برگ‌های کتاب‌شان را باز می‌کنند، می‌خوانند:

«مرثیه‌ای برای بروسان

که به پهلو غلتیده است».

 

16 آذر 1390

++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++

بسی رنج بردم در این سال سی / عجم زنده کردم بدین پارسی

پ.ن: 25 اردیبهشت سالروز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی، استاد بی همتای شعر و خرد پارسی و بزرگترین حماسه سرای جهان گرامی باد.

 ++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++


+ درباره زنده یاد غلامرضا بروسان و الهام اسلامی به قلم آقای رضا محمدی: اینجا


 + تاملی بر نظرات و زندگی "غلامرضا بروسان"، به کوشش رضا احدی (در ادامه مطلب)

ادامه مطلب ...