سپیده دم است روزی که آغاز می شود
برای من عذابی بیش نخواهد بود
اما من آن را به پایان خواهم رساند
شب خنک را خواهم یافت
و با دشمنان درون خود آشتی خواهم کرد
همه زندگی من چنین است
من آن را بدین گونه تصویر می کنم
و از پنجره ی گشاده
شادمانه زمان را می نگرم
که درختان و خانه ها را
گویی در حبابی لغزان باز می آفریند
شعر از: ؟
+ دانلود دکلمه این شعر با صدای علی گودرزی طائمه
برگرفته از آلبوم صوتی "ایستگاه قطار سانتا ایرنه" / سال انتشار: 1393
مطالب مرتبط:
خاطرم سرشار باد
از یاد خیابانی خاکی با دیوارهای کوتاه
و سواری بالا بلند
که سپیده را از خود سرشار میکند
با شنلی ژنده و بلند
در یکی از روزهای ملالتبار
در روزی بیتاریخ.
خاطرم سرشار باد
از یاد مادرم که به صبح مینگرد
در ایستگاه قطار سانتا ایرِنه
بی خبر از آنکه قرار است
نام خانوادگی اش بورخِس شود.
خاطرم سرشار باد
از یاد جنگیدن در نبرد سِپدا
و نظاره اسنانیسلاو دلکامپو
آنگاه که با شادمانی دلاورانه اش
نخستین گلوله را بر تن خویش خوشامد می گفت.
خاطرم سرشار باد
از یاد پدرم که همه شب
پیش از سفری به درون رویا
دروازه باغی پنهان را می گشود
و واپسین بار که آن دروازه را گشود
چهاردهم فوریه سال 38 بود.
خاطرم سرشار باد از یاد سفاین اَنگیست
که از کناره دینامارکا لنگر بر می گرفتند
برای یافتن جزیره ای که آن زمان انگلستان نبود.
خاطرم سرشار باد
از یاد آنچه داشتم و از دست دادم
پرده نقاشی زرینی از تِرنر
به وسعت موسیقی.
خاطرم سرشار باد
از یاد آنکه نظاره گر سقراط باشم
که به عصر شوکران، آن زمان که مرگِ آبی
از نوک پاهای سرد شده اش آغاز کرده بود
آرام به غور مسائل جادویی پرداخت
و منطق را جایگزین اسطوره ساخت.
خاطرم سرشار باد
از یاد آن زمان که به من بگویی دوستم داری
و من شادمانه و دگرگون
تا سپیده دم خواب در چشم نیاورم.
"خورخه لوئیس بورخس"
(ترجمه حسن تهرانی)
------------------------------------------------------------
+ دانلود دکلمه این شعر با صدای علی گودرزی طائمه
برگرفته از آلبوم صوتی "ایستگاه قطار سانتا ایرنه" / سال انتشار: 1393
++ تا جایی که در گوگل سرچ کردم، متن کامل این شعر برای اولین بار در اینجا منتشر می شود. تقدیم به شما خوبان
+++ با سپاس از خانم "مریم نوربخش" عزیز برای ارسال این دکلمه زیبا.