راه کج بود نشد تا به دیارم برسم
فال
من خوب نیامد که به یارم برسم
بیقراری
رسیدن رمق از پایم برد
نشد
آخر سر ساعت به قرارم برسم
شهریاری
پر از اندوه ثریا هستم
شاید
آخر سر پیری به نگارم برسم
استخوان
سوز سیاهی زمستان شدهام
بلکه
نوروز بیاید به بهارم برسم
عشق
هرروز دلم را به کناری میبرد
عشق
نگذاشت سرانجام به کارم برسم
مرگ
دلبستگی آخر دنیای من است
میروم
شاید روزی به مزارم برسم
"سیدعلی رکن الدین"
+ با تشکر از خانم نگار برای ارسال شعر.
---------------------------------------------
پ.ن: این شعر را به نام "شهریار" نیز ثبت کرده اند،
(چنانچه اینجا نیز در ابتدا به نام شهریار ثبت شده بود)
اما با توجه به این دو مصرع:
شهریاری پر از اندوه ثریا هستم / شاید آخر سر پیری به نگارم برسم
قطعا این شعر نمی تواند برای استاد شهریار باشد..
در سایت گنجور نیز چنین شعری به نام استاد شهریار ثبت نشده است +
با تشکر از دوست خوبم علی اقا برای حسن توجه و ذکر نام شاعر.