من طولانی ترین شعرم را
در یلدای چشمان تو سروده ام
و مهرم را در چند قدمی یادت
در
سپیدی اولین برف زمستانی نثارت می کنم
و تو
خواهی فهمید
که در پس هر شب سیاه یلدایی
از خاطرات نوازشت برپاست
چه راههای طولانی
که در یلدای پیش رو
باید
با تو قدم بزنم
چه
حافظ ها
که باید با یاد تو تفال بزنم
و چه دلگرمی ها
که در سردترین فصل سال
تقدیمت می کنم.
"مریم فرهمندی"
از کتاب: ساعت شنی / چاپ اول، پاییز 1396
تو
یادت نیست
سالها
پیش راه خانه ام را گم کرده ام
آن روز
سرد برفی
که
دستهایت را در جیب کت مخملی ات پنهان کردی
و هیچ
به آغوش یخ زده ام فکر نکردی.
تو
یادت نیست
تمام
راه نامم فراموشم شد
و حتی
ردپای جا مانده ام روی برف
مرا به
من نرساند.
شعرهایم
را آتش زدم
دل
کندم
و تو
یادت نمی آید
دل
کندن در زمستان یعنی جان دادن.
"مریم فرهمندی"
از کتاب: ساعت شنی / چاپ اول، پاییز 1396
نزدیک شو
با هر دور شدنت
زایش عشق به تاخیر خواهد افتاد
باور کن
با گفتن هر دوستت دارمت
قیامتی عظیم در من برپا خواهی کرد.
نمی دانی عصر که می شود
هجوم خاطراتت
چگونه دل ریش مرا تنگ می کند،
من از سهم نبودنت همیشه پرم.
"مریم فرهمندی"
از کتاب: ساعت شنی / چاپ اول، پاییز 1396
به اندازه تمام ثانیه هایی
که از من دور بوده ای،
مرا نگاه کن
نگاهت آرامش نگریستن به دریاست
به اندازه تمام نوازش هایی که به من بدهکاری،
مرا ببوس
بوسه هایت رهایی در باد است
به اندازه تمام شب های تنهایی ام،
برایم حرف بزن.
من شاعرانه های بسیاری ست
که نسروده ام.
"مریم فرهمندی"
از کتاب: ساعت شنی / چاپ اول، پاییز 1396
بیوگرافی شاعر:
متولد 19 آبان 1359 ، دکترای - زبان و ادبیات فارسی
آثار چاپ شده:
آخرین ترانه خداحافظی از توست (1383)
می خواستم دوباره ببینمت
دردهای حاصلخیز
ساعت شنی
اسب ها پشت پنچره می میرند (1401)
هربار تو را بیشتر دوست می دارم
زودتر آبستن درد می شوم
و برای سادگی هایم
بیشتر بهانه تراشی می کنم
و کاش دختران شهر بدانند
که دوستت دارم هایشان را
برای آبی زلال
و پرنده ای رها سر دهند
قطره ها زود گل آلود می شوند.
"مریم فرهمندی"
از کتاب: ساعت شنی / چاپ اول، پاییز 1396
پی نوشت: این کتاب رو فکر کنم نمایشگاه کتاب سال 97 خریده بودم با امضای خانم فرهمندی. نشانک داخل کتاب نشان میده که حدود 30 درصدش رو قبلا خوانده بودم و بعد ظاهرا در گیر و دار زندگی یادم رفت که ادامه ش رو بخونم و امروز پس از 5 سال خیلی اتفاقی دوباره لابلای کتابها چشمم بهش خورد و اولین شعر انتخابی من از این کتاب تقدیم نگاه زیبای شما شد.