باد
نه برای پریشانی گیسوی یار
نه برای آسیابها
نه برای نی لبکها
باد
تنها برای چسبیدن به غم
برای بستن گلو
آب دیده شده است
چگونه می توان حرفی زد!؟
وقتی زیبایی کلمات شکنجه می شوند
وقتی کلمه ی "زیبایی"
زنی بود که چندی پیش
خودش را راحت کرد
می خواهم
بر کاغذی بنویسم
و به باد بسپارم:
یک سوزن می تواند
بادکنک کودکی را بترکاند
سوزنی دیگر
آوازی را از گرامافونی پخش کند
و چقدر فرق دارد
اشک آن کودک
با اشکی که
از تصنیف "جوانی" سرازیر می شود.
"محسن حسینخانی"
از کتاب در دست چاپ: کوه صدایم را پس نمی دهد