در آبها دری باز شد
و مهربانترین بادها
از لالهی گوش تو گذشتند
چیزی در سکوت جابهجا شد
و آب چون پروانهای بزرگ بود
***
تو زیبا بودی
چون ماه کوچه و بازار
پر رمز و راز
چون آبی که در شب می گذرد
در زندگی دیده می شدی
چون شاخه ای که از آب بیرون می زند ، دیده می شدی
در تو انگار چیزی بود که برق می زد
و طلا را از مس جدا می کرد
می دانستم می دانستم،
این بهار که بیاید تو را چشم می زنند
"غلامرضا بروسان"
از کتاب: در آب ها دری باز شد
غلامرضا بروسان (۲۲ آذر ۱۳۵۲، مشهد –۱۵ آذر ۱۳۹۰) شاعر و برگزیده «جایزه شعر نیما» و «جایزه شعر خبرنگاران».
بروسان به همراه همسر شاعرش الهام اسلامی و دخترش لیلا در سانحهٔ رانندگی در جاده قوچان، در ۱۴ آذرماه ۱۳۹۰، در سن ۳۸ سالگی؛ درگذشت.
از باردید صفحه ادبی شما لذت بردم واقعا دم شما گرم
پاسداشت مفاخرادبی ما ایرانیان کاری بسیار ارزشمند است