کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

نامه های احمد شاملو به آیدا - 9

آیدای کوچولوی من!

آن قدر دوستت دارم که گاهی از وحشت به لرزه می افتم!

زندگی من دیگر چیزی به جز تو نیست. خود من هم دیگر چیزی به جز خود تو نیستم. چهره ات تمام زندگی مرا در آینه ی واقعیت منعکس می کند و این واقعیت آن قدر عظیم است که به افسانه می ماند!

تو را دوست دارم؛ و این دوست داشتن، حقیقتی است که مرا به زندگی دلبسته می کند.

همه ی شادی هایم در یک لبخند تو خلاصه می شود؛ و کافی است که تو قیافه ناشادی بگیری تا من همه ی شادی ها و خوش بختی های دنیا را در خطوط درهم فشرده ی آن، -چهره ای که خدا می داند چقدر دوستش می دارم- گم کنم!

شب پنجشنبه، 29 شهریور 1341

 

از نامه های "احمد شاملو" به آیدا

کتاب: مثل خون در رگ های من

(گزیده ای از "آیدا، تپش های قلبم" / بخش پایانی)


نظرات 3 + ارسال نظر
دنیا سه‌شنبه 20 تیر‌ماه سال 1396 ساعت 06:51 ب.ظ

گم کنم

نیلوفر سه‌شنبه 29 تیر‌ماه سال 1395 ساعت 04:01 ب.ظ

محمد شیرین زاده سه‌شنبه 29 تیر‌ماه سال 1395 ساعت 03:29 ب.ظ http://m-bibak.blogfa.com

بوسیدمش

بی بهانه

سیب گونه هایش

رسید...

آنروز

هیچ نخوردم

نگران بودم

مبادا بوی گندم

طعم لب هایش را ببرد ...


((محمد شیرین زاده))

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد