بگو دوستم داری تا زیباتر شوم
بگو دوستم داری تا انگشتانم از طلا شوند
و ماه از پیشانیام بتابد
بگو دوستم داری تا زیر و رو شوم
تبدیل شوم به خوشهای گندم یا یک نخل
بگو! دل دل نکن ...
بگو دوستم داری تا به قدیسی بدل شوم
بگو دوستم داری تا از کتاب شعرم کتاب مقدس بسازی
تقویم را واژگون میکنم
و فصلها را جابهجا میکنم اگر تو بخواهی
بگو دوستم داری تا شعرهایم بجوشند
و واژگانم الهی شوند
عاشقم باش تا با اسب به فتحِ خورشید بروم
دل دل نکن
این تنها فرصت من است تا بیاموزم
و بیافرینم!
"نزار قبانی"
پ.ن: متن اصلی ترجمه این شعر به این شکل بوده: "بگو دوستم میداری ..." نسخه پیش رو ویرایش شده و کمی تغییرات و حذفیات هم دارد که بنظرم شعر زیباتر شده.
حسی با شعراش هست که منو یاد فروغ میندازه.مرد انقد لطیف!!!انقد حس شناس و انقدر عاشق پیشه؟
خیلی قشنگ بود اقا نیما
خیلی
دم شما گرم