برایم کتابی بخوان
کتابی که هر واژهاش عطر مخصوص دارد
و هر صفحهاش ابتدای بهار است
و هر فصل آن، شاخهای از رسیدن.
کتابی که بوسیدنت را
به باران بدل میکند
و خندیدنت را
به دریای آرام ..
برایم کتابی بخوان با سرانگشتهایت...
"سیدعلی میرافضلی"
زیبا
از بوسهات لبریز
از خندهات سرشار...
شعری به لبهایت بدهکارم.
..
به باران دل نبند
که هر چهار فصل،
دیوانهات خواهد کرد:
اگر ببارد، از شوق
اگر نبارد، از دلتنگی. این شعراروهم اضافه کنین لطفا
دلچسبو زیبا
تا ابد سلام
دوست عزیز امیدوارم خوب باشید
بنده جواد ذکی لو متخلص به مسافر ، شاعری و نویسندگی میکنم. امیدوارم با آمدنتون به وبلاگم ، من رو در ادامه این کارم تشویق کنید و نظرات گرانقدرتون رو برای نوشته هام بگید.
خیلی خوشحال میشم بیاین
منتظرتونم
اوقات همیشه خوش
اسمت را موج میبرد
خودت را کشتی
موهایت را باد
و یادت را…
دفتــر گــم شــدهام!
اسمم را
سنگی نگه میدارد
خودم را گوری
و یــادم را…
مهم نیست...
*ناصر تمیمی*
باید باور کنیم
تنهایی
تلخترین بلای بودن نیست،
چیزهای بدتری هم هست،
روزهای خستهای
که در خلوت خانه پیر میشوی...
و سالهایی
که ثانیه به ثانیه از سر گذشته است.
تازه
تازه پی میبریم
که تنهایی
تلخترین بلای بودن نیست،
چیزهای بدتری هم هست:
دیر آمدن!
دیر آمدن!
چارلز بوکفسکی
ایمان من به تو
ایمان من به خاک است
ایمان من به رجعت هر شوکتی ست
که در تخریب بنای پوسیده ی اقتدار دیگران
نهفته است
تو
چون دستهای من
چون اندیشه های سوگوار این روزهای تلخ
و چون تمام یادها
از من جدا نخواهی شد
نادر ابراهیمی
شنیدن کتاب خوندن دیگری ( اونم وقتی آروم و بی دغدغه نشسته باشی و هیچ صدای دیگه ای جز خوندن کتاب نباشه ) یکی از لذت بخش ترین شنیدنی های دنیاست. که این فرهنگ متاسفانه خیلی کم تو خونواده های ایرانی دیده میشه
بله موافقم. خصوصا اگر اون کتاب، کتاب شعر باشه. یا یه رمان دوست داشتنی.
من عاشق فریاد سکوتم هستم
دل را به خیال به خاطراتت بستم
از برج فلک داد زنم ای عشاق
من عاشق یار بی وفایم هستم