آنگاه که با من چون شبح رفتار میکنی
شبح میشوم
و غمهای تو از من عبور میکنند
همچون اتومبیلی که از سایه میگذرد
آن را میدرد و ترکش میکند
بیآنکه ردّی بر جای بگذارد
یا خاطرهای..
پایانها اینچنین خویشتن را مینویسند
در قصههای عشق من
دل من میخی بر دیوار نیست
که کاغذپارههای عشق را بر آن بیاویزی
و چون دلت خواست آن را جدا کنی
ای دوست! خاطره در برابر خاطره
نسیان در برابر نسیان
و آغازگر ستمگرترست
این است حکمت جغد.
"غادة السمان"
رقص با جغد / از تعالیم جغد
ممنون از لطفتون
سلام
خسته نباشید
اشعار غادة السمان خیلی کم هستند.اگه بیشتر بزارین عالی میشه
چشم. امروز کتابش رو یک بار دیگه ورق میزنم
عالی بود ممنون