"مدوسا "(Medusa)
مجالی نیست تا برای گیسوانت جشنی بپا کنم
که گیسوانت
را یک به یک
شعری باید و
ستایشی
دیگران
معشوق را
مایملک خویش میپندارند
اما من
تنها میخواهم
تماشایت کنم
در ایتالیا
تو را مدوسا صدا میکنند
)به خاطر
موهایت(
قلب من
آستانه ی
گیسوانت را، یک به یک میشناسد
آنگاه که راه
خود را در گیسوانت گم میکنی
فراموشم مکن!
و بخاطر آور
که عاشقت هستم
مگذار در این
دنیای تاریک بی تو گم شوم
موهای تو
این سوگواران
سرگردان بافته
راه را نشانم
خواهند داد
به شرط آنکه،
دریغشان مکنی
"پابلو نرودا"
مترجم : دکتر شاهکار بینش پژوه
---------------------------------------------------------------
+ دانلود دکلمه زیبای این شعر با صدای رضا پیربادیان
حافظ
و
پابلو نرودا
-------------------------
مجالی نیست تا برای گیسوانت جشنی بپا کنم
که گیسوانت را یک به یک
شعری باید و ستایشی
دیگران
معشوق را مایملک خویش میپندارند
اما من
تنها میخواهم تماشایت کنم
در ایتالیا تو را مدوسا صدا میکنند
به خاطر موهایت
قلب من
آستانه ی گیسوانت را، یک به یک میشناسد
آنگاه که راه خود را در گیسوانت گم میکنی
فراموشم مکن!
و بخاطر آور که عاشقت هستم
مگذار در این دنیای تاریک بی تو گم شوم
موهای تو
این سوگواران سرگردان بافته
راه را نشانم خواهند داد
به شرط آنکه، دریغشان مکنی...
#پابلو_نرودا
حافظ گوید:
ز زیر زلف دوتا، چون گذر کنی. بنگر
که از یمین و یسارت، چه سوگوارانند.
گذار کن چو صبا بر بنفشه زار و ببین
که از تطاول زلفت، چه بیقرارانند.
خلاص حافظ از آن زلف تابدار مباد
که بستگانِ کمند تو، رستگارانند.
حافظ چنان گفته و پابلو نرودا، گوید: موهای تو، این سوگوارانِ همیشه...
حافظ گوید:
تو دستگیر شو ای خضر پی خجسته که من
پیاده می روم و همرهان سوارانند.
خضر، گویند در ظلمات در جستجوی آب حیات است. زلف هم کنایه از ظلمات هم هست.
خضر، راهنما و دستگیر نیز هست.
پابلو نرودا هم موهای معشوق را راهنمای خود می داند.
میان این چند بیت حافظ و شعر نرودا، تشابهاتی ناخواسته دیده می شود که در ادبیات تطبیقی، مشروح تر مورد بررسی قرار می گیرد. و این تشابهات، شاید توارد ذهنی باشد؛ شاید تأثیر پذیری نرودا از حافظ باشد. البته اینها برداشت های من است.
از خدا جوییم توفیق ادب.
م.ع.چ. ششم فروردین 1399 ✏️
20 مهر روز حافظ گرامی باد.
چ.
عالی بود
وبلاگتون عالیه
موفق باشید