"دوستت دارم" را
در دستانم میچرخانم
از این دست به آن دست.
پس چرا
هر وقت میخواهم
به دستت بدهم نیستی؟
چرا اینجا نیستی
تا "دوستت دارم" را
از جنس خاک کنم،
از جنس تنم،
و با بوسه بپوشانمش بر تنت؟
بگذار "دوستت دارم" را
از جنس نگاه کنم
از جنس چشمانم
و تا صبح به نفسهای تو بدوزم.
"عباس معروفی"
بیدار میشوم ...
از صدف
درآمدی دیروز
و حالا بر کف
دست من
پرواز را دل
دل میکنی!
گفتم؟
پیش از تو
هیچ مرواریدی
پروانه نشد
...
"عباس معروفی"
-------------------------------------------------
دفتر عشق:
آرام تر سکــوت کنـن
صدای ثانیــه
های بی تو
بد جــور
آزارم می دهـــد
...
"منبع: نت"
-------------------------------------------