...
ما در عتاب تو می شکوفیم
در شتابت
ما در کتاب تو می شکوفیم
در دفاع از لبخند تو
که یقین است و باور است.
دریا به جرعه یی که تو از چاه خورده ای حسادت می کند.
از: احمد شاملو
من بودم
تو
و یک عالمه حرف...
و ترازویی که سهم تو را از شعرهایم نشان می داد!!!
کاش بودی و
می فهمیدی
وقت دلتنگی
یک آه
چقدر وزن دارد...
"شاعر: ناشناس"
چقدر سیاه است !
دلت را نمی گویم ...
با چشمهایت هم نیستم ؛
موهایت
حلقه
حلقه
زنجیر
پابندم کرده ...
"شاعر: ناشناس"
در هوایی
نامعلوم،
دنج می شود احساسم!
... شروع می شوی، از کتابی ناخوانده،
با سر فصلی تازه!!
میخوانمت، هزار بار!!
و دوره میکنم تو
را...
که تو را می برد میان من
در روزنه هیاهو قرار میگردم تو را... بی قرار
نام تو ، نام کتابم می شود
کتابی به نام تو...
"شاعر: ناشناس"
هر بار که در آغوشم میکشی
باز باکره می شوم
و حس می کنم شب عروسیام است.
"غاده السمان"
جغد به هوش آمده / ترجمه: کامبیز منوچهریان
1)
شب پرهها
برای رسیدن به ماه بانویشان
شب را گم کردهاند
در میان این همه ماهِ فریب
که درختانِ مرده
گل دادهاند
پرهایشان را گم کردهاند
بانو!
شب پره ها گم شدهاند
گم شدهام.
2)
نگاهم در آینه فرو می ریزد
جزیره ای به زیر آب می رود
در ساحل ِ آینه دستانی کور مال
عطر ِ تو را می جویند
و پرندگان
بودن ِ جزیره را فراموش می کنند.
3)
بوی رفتن می دهی
در را باز می گذارم
وقتی برو
که گنجشک ها و ستاره ها
خوابند...
از: کیکاووس یاکیده
برگرفته از کتاب: "بانو و آخرین کولی سایه فروش"
1)
این بار هم که
تاول پاهایم خشک شود
دوباره عاشقت میشوم
دوباره راه میافتم
دوباره گم میشوم
هرطور شده این راه را تا آخر میروم
2)
پا برهنه تا کجا دویده ای؟
که این همه
گل شکفته است!؟
3)
از ستاره ها بادبادک ساختم
یا
از بادبادک ها ستاره
نمى دانم!
چشمان تو پر از بادبادک و ستاره بود.
از: کیکاووس یاکیده
برگرفته از کتاب: "بانو و آخرین کولی سایه فروش" / نشر قطره / چاپ ششم ، 1390
(زندگی نامه، معرفی آثار، دانلود کتاب و صدای شاعر در ادامه مطلب)
===================================
ادامه مطلب ...