چون رود جاریام کن
و چون کوه استوار
مانند باد ...
پر عطش گشت باغها
مثل ستاره ...
آینه دار چراغ ها
گاهی برای بازی خیل فرشتگان
تن را
میان حادثه ها رهسپار کن
تا خود ببینی از همه دنیا بریده ام
دل را
برای دیدن خود بی قرار کن ...
"لیلا مومن پور"
سلام
بعد از سال های سال به نشانی که برایت درج شد روزه ی سکوت شکسته شد. فکر می کنم که باز هم نبایستی می آمدم اما دوستان و سایرین بنده را قانع کردند که باشم فعلا" زیاد خودم را معرفی نمی کنم در آینده نه چندان دور این خانه تکانی حرفهای حسابی خواهد زد. آقا نیما با ذوق هستید.
انگشتانم را درو می کنند
تا فصل انگور را
نشنیده بگیرم
به این زودی ها خمار تو
از چشمم نمی پرد
اما بگو
تا شرابِ نگاهت
چند خوشۀ پروین راه است؟
"لیلا پیکری فر"