بی آنکه تو را ببینم
در تو رها میشوم
و در کف دریا چشم میگشایم
رودم
و به غرق شدن در تو معتادم!
"شمس لنگرودی"
برگرفته از کانال: باران دل
@baran_e_del
شبیه همۀ قرارهای شکسته ات؛
شکسته ام
و روزی یک پاکت درد می کشم!
آنقدر
که تیتر اول حرف هایم
بوی دود می دهد...
هرشب
رو به پنجره
پنجره ای که رو به دریاست
خود کشی می کنم!
همیشه همه چیزهمانطور نمی شود
که همه می خواهند!
"امیر ارسلان کاویانی"
دلنوشته: همه چیز از دست رفت برای یک "هیچ" طولانی...
برگرفته از وبلاگ: چای تلخ
http://chaayetalkh.blogfa.com/
شبیهِ ساحل،
آغوش باز کن،
تا خیالِ دریا بودن کنم!
خدایم باش تا با شعر عبادت شوی!
مجنون بخوان مرا تا قاب بگیرم صدایت را!
حالا دیگر از سینه ی دیوار هم
نجوایِ دوستت دارم می آید!
بیشتر دیوانگی کنم...
با من، ما می شوی؟
"حامد نیازی"
...
آغوشت یادآور بستر بیمرز کودکیست
با زمزمههای معجزهساز مادرُ
قصههای شبسوز شبانه!
آغوشت کتمان تمام تاریکیهاست،
اتمام تمام تحکمها،
به جهانی که یوزْباشیانَش
حیلهی حقیقتْلباس خویش را
به آیتِ شکنجه تبلیغ میکنند!
دیدهام را که به دیدار دریا میبرم،
آغوشت پناه اندیشههای من است
و سینهات تالاریست
که در آن فریاد میزنم:
انسان آزاد است!
"یغما گلرویی"
از مجموعه: اینجا ایران است و من تو را دوست می دارم
دفتر اول: من وارث تمام بردهگان جهانم! ، ترانه 28
و ماهیگیری
تنها؛ بیتور و بیقلاب!
آغوشت را باز
کن دریا
خودت را میخواهم
اینبار .
"رضا کاظمی"