حالم خوب است
هنوز خواب میبینم
ابری میآید
و مرا تا
سرآغازِ روییدن ... بدرقه میکند.
تابستان که
بیاید
نمیدانم
چندساله میشوم
اما صدای
غریبی
مرتب میگویَدَم:
- پس تو کی
خواهی مُرد!؟
ریرا ...!
به کوری چشمِ
کلاغ
عقابها هرگز
نمیمیرند!
مهم نیست
تو که آن
بیدِ بالِ حوض را
به خاطر داری ...!
همین امروز
غروب
برایش دو شعر
تازه از "نیما" خواندم
او هم خَم شد
بر آب و گفت:
گیسوانم را
مثلِ افسانه بباف!
از: سید علی صالحی
مجموعه: آخرین عاشقانههای ریرا / نامه نهم
------------------------------------------------------------------------------
پی نوشت:
خانم «ثنابانو» در مورد «ریرا» در اشعار صالحی پرسیدند. سوال جالبی بود. در اینکه ریرا مخاطب خاص اشعار صالحی هست، شکی نیست اما اینکه چرا ریرا و اینکه این نام از کجا آمده!؟ چیزی بود که خودم هم نمیدانستم و برام جالب شد... پس از کلی جستجو در اینترنت فکر کنم بالاخره توانستم پاسخ معتبر و قانع کنندهای در این مورد بیابم. این دست اطلاعات ارزشمند بوده و گاها یا جایی ثبت نشده یا اگر ثبت شده به آسانی در جستجوهای گوگل پیدا نمیشوند. جا دارد که همین جا از آقای نیما رحیمی (نگارنده) و همچنین مدیریت سایت آسان بین تبریز تشکر و قدردانی نمایم.
«ری را» ی نیما ، « ری را» ی صالحی/ به قلم نیما رحیمی
«ری را » ی نیما» از جمله نامهای آوایی است که نتیجه آوای پرنده شب زی است که در گوش مردمان منطقه شمال ، «ری را» شنیده شده یا باز تولید شده است. این پرنده «ری را» با آوای عجیب خود : ری را … ری را بر سطح آبها پرواز می کند … نیما در حقیقت صدای آن پرنده را می شنود و شعر با صدای او آغاز می شود...
استاد سید علی صالحی – بنیانگذار شعر گفتار – در مصاحبه حضوری که با نگارنده داشتند بیان داشتند که « ری را یا لیلی » نام زنی است که در جوانی در زندگی ایشان بوده و این بانو دو نامه بوده است و حالا زیر خروارها خاک است.
به زعم نگارنده، «ری را» ی صالحی زنی است اثیری که در آثارش چه شعر و چه نثر به صورت زنی فرشته وار که از نور خالص آسمان است مطرح شده است...
مطلب کامل را اینجا بخوانید.