تو تنها
رنگ موهایی خرمایی و
تو تنها
رنگ چشمانی قهوەای و
تو تنها
رنگ برنزەی اندامی آتشین نیستی
گر سرت کتاب نبود و
فوران فوارەهای روشنایی در آن نبود
رنگ موهایت از خیالم پر می کشید
گر نگاهت، رنگ بلندپروازی نبود و
خیره به راز باد و قلب باران و آذرخش نبود،
رنگ چشمانت از نگاهم پر می کشید
گر روحت نیز،
به جادوی موسیقی آمیخته نبود،
هر روز گوش به نداهای آبی و
هر شب گوش به نسیم های سفید و
هر بار گوش به نت های بالدار نمی داد و
رنگ اندامت
دیرزمانی
از دستان و از احساسم پر می کشید.
"شیرکو بیکس"
ترجمه: مسعود طه زاده