کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

ترکم نکن!

ترکم نکن!
بیا هر آن‌چه را می‌توانیم فراموش کنیم،
همه چیز در حال فراموش شدن است.
فراموش کنیم سوء تفاهم‌ها
و اوقاتی را که برای فهمیدنِ «چگونه»‌ها هدر دادیم
و لحظه‌هایی را که در آن‌ها
به ضربِ «چرا»ها
شادی قلبمان را کشتیم.
ترکم نکن!

من مرواریدهای بارانی را به تو هدیه می‌کنم
که از سرزمینی بی‌باران می‌آیند.
زمین را در لحظه‌ی مرگم حفر خواهم کرد
تا تنت را با نور و طلا بپوشانم.
سرزمینی خواهم ساخت که در آن
عشق پادشاه است،
عشق قانون است
و تو ملکه‌ای!
ترکم نکن!

من واژگانی درک‌ناشدنی می‌آفرینم
که تو
- تنها تو! - درکشان می‌کنی.
از عشاقی برایت خواهم گفت
که روزی از عشق گریختند
اما دوباره یکدیگر را دیدند و
قلب‌هاشان گُرگرفت.
از این پادشاه برای تو می‌گویم
که مُرد
از ندیدنت.
مُردنی نه برای فتحت
که برای یافتن تو...
ترکم نکن!

بارها فورانِ گذاره را دیده‌ایم
از آتش‌فشانی پیر
که باور داشتیم از پا درآمده است.
گاهی زمین‌های سوخته
محصول بیشتری از بهترین فصل گندم می‌دهند
و در غروب‌ها
رنگ‌های سرخ و سیاه
هرگز با هم یکی نمی‌شوند
چرا که آسمان شعله می‌کشد...
ترکم نکن!

دیگر گریه نخواهم کرد.
دیگر حرفی نخواهم زد.
همین‌جا پنهان می‌شوم
تا دزدانه تماشایت کنم
وقتی می‌رقصی
و لبخند می‌زنی
تا صدایت را بشنوم
وقتی آواز می‌خوانی
و می‌خندی...
بگذار سایه‌ی سایه‌ات شوم!
سایه‌ دستت،
سایه‌ی سگت
ولی...
ترکم نکن!
ترکم نکن!
ترکم نکن!

خواننده / آهنگساز و ترانه‌سرا : ژاک برل
برگردان و بازسرایی: یغما گلرویی