اشک های تو
شانه ام را خیس می کند
و زخم سال های پیش را می سوزاند
در تو کدام رودخانه می گرید
و ماهی در آستین کدام رود
در تو
روشنایی عجیبی
که درختان سیب را بارور می کند
و دریایی که هنوز
در گوش دکمه های تو می خواند
زیبایی تو
همیشه چیزی را از قلم می اندازد
"غلامرضا بروسان"
--------------------------------------------------------
+ ﺑﻪ ﻫﺮ ﻗﻴﻤﺘﻲ "ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ" ﺑﺎﺵ...
ﺣﺘﻲ ﺍﮔﺮ ﻗﻠﻤﺮﻭ ﺍﺕ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﻋﺮﺽ "ﺷﺎﻧﻪ
ﻫﺎﻳﺖ" ﺑﺎﺷﺪ!
فرو میریزم
مثل اشک
نه مثل دیوار شهر
که هر کس چیزی بر آن
به یادگار نوشته است.
"عباس معروفی"
---------------------------------------------------------
دفتر عشق:
تا روزی کــه بــود،
دســت
هــایــش بــوی گــل ســرخ مــی داد!
از روزی کــه
رفــت
گــل هــای
ســرخ
بــوی دســت
هــای او را مــی دهنــد . . .
"منبع: نت"