من
شاعر نیستم
من
تنها کلماتی را می دانم
که
نام تو را دارد
و
آنها را ردیف می کنم به نشانه تو
شب
را دوست دارم چون آغوش تو را دارد
صبح
را دوست دارم
چون
بیداری تو را دارد
از
رنگهایی خوشم می آید
که
رنگ چشمان توست
رنگ
آرامش تو
من
شاعر نیستم
تنها
کلماتی را
که
به تو ربط دارد می شناسم
و
آنها را کنار هم می گذارم
تا
دیگران بخوانند و
عاشق
شوند.
"سهام الشعشاع"
شاعر
سوری
مترجم:
بابک شاکر
برگرفته از کانال شعر استاتیرا
@aastatira
نگران نباش
بتهای این بتکده مقدسند
همشان را روزی مردی سرشته است
که دست بر اندام من کشیده است
دستانت را
به گلهای سرخ و وحشی آغشته کن
اندام مرا لمس کن
از من بتی بساز
که هیچ پیامبری آن را نشکند
من عاشق بوسه هایت هستم
مرا با بوسه ای بشکن!
"سهام الشعشاع"
(شاعر سوری)
ترجمه: بابک شاکر