کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

رهایم نکن

تن پوشی ندارم به غیر از دستهایت
تمام تنم را بپوشان
رهایم نکن
این عریانی بدون دستهای تو حرام است
معصیتی ست که مجازاتش مرگ است
تمام تنم را بپوشان
موهایم
تنم
پاهایم
نمی خواهم چشمان نامحرمی تنم را ببیند
خودت را درون من بیانداز
به اندامم در آمیز
تا زنده ام رهایم نکن
تن پوشی ندارم
این عریانی معصیتی ست

که مجازاتش مرگ است .

"جمانه حداد"
مترجم: بابک شاکر

 

برگرفته از کانال شعر: باران دل

@baran_e_del


تو معاشقه نمی دانی

تو معاشقه نمی دانی

اندام مرا پادشاهان بزرگ دنیا لمس کرده اند

موهایم درون تمام شعرهای تاریخ جاری است

لب هایم آنقدر خون ریخته است تاکنون

که بارها پیامبران منعش کرده اند

و خدا در هر پیامش آن را گناه کبیره دانسته است

آویزان شدن را در چوبه دار آموخته ای

چه می دانی چطور می شود برگردنم آویزان شوی

سینه هایم بزرگ ترین شیاطین را فرشته کرده است

ماه را کشیده روی زمین

قیصر را خواب ربوده است ....

تو معاشقه نمی دانی

دستی بزن به این موهایم

ببین کفر مطلق است

بنوش کمی از لبانم

جهنمی است از حرارت و درد

تو معاشقه نمی دانی.

 

"جمانه حداد"

(ترجمه: بابک شاکر)

منبع: وبسایت خانم لیلا صادقی


به من ایمان بیاور

به من ایمان بیاور

در یک لحظه می توانم

تنها یک لحظه

خورشید را به آغوشت بیاورم

و ماه را به اتاقت

به من ایمان بیاور

معجزه من

آغوش زنی است به طعم دریاها

چیزی که هیچ بهشتی ندارد.

 

"جمانه حداد"

(ترجمه: بابک شاکر)

 

منبع: وبسایت خانم لیلا صادقی


چه سکوت زیبایی دارد امشب

چه سکوت زیبایی دارد امشب

به من دست بزن

بگذار پیراهنم بریزد زیر پاهایت

به من دست بزن

بگذار خیس اشکهایت شود تنم

از این باغ پر از انگور

جام‌های سرشار از شراب ناب

یک جرعه بنوش

شاید دراین دریای مست

شناور شدی امشب

چه سکوت آرامی دارد امشب

و دست‌های تو

گرداگرد پشتم لمس می شود

از زبانت غفلت نکن

این آغوش

بی رمز زبانت باز نمی شود...

 

"جمانه حداد"

(ترجمه: بابک شاکر)


کنار لب های تو

کنار لب های تو

ملکوت را به آغوشم دعوت کردم

به اندامم سوگند

به گیسوان بلندم

به لب های خونینم

به دستهایم سوگند

وقتی تو را در آغوش کشیدم

شیطان را فریب دادم

شیطانی که مقابل عریانی ام سجده کرد

و دیگر شیطان مقرب شد در این درگاه

به آغوشم بیا

این جا حریم امن یک هم آمیزی همیشگی ست

می خواهم با صدای خودت بخوانی

خودت را به آغوش من

 

"جمانه حداد"

ترجمه: بابک شاکر

برای امشب سیبی گاز زده ام

برای امشب سیبی گاز زده ام

مرا به زمین نخواهند برد

در ملکوت خواندم نوشته بود جهنم را به من خواهند داد

من اما گاز زدم و این بار فریب تو را خوردم

چه باشکوه فریب تو را خوردم

حالا نوبت توست

تو باید گاز بزنی این سیب شیرین را

نترس!

بهشت را به تو خواهم داد

من مثل تو شیطان نیستم

بهشتی که گرم است و آتشین

بهشتی که عمق دارد

و تو را با خودش خواهد برد

بیا گاز بزن این سیب های لعنتی را

که در دست گرفته ای و می چرخانی

من را به جهنم خواهند برد

و تو بهشتی خواهی بود

از همین لحظه ی ناب...

 

"جمانه حداد"

ترجمه: بابک شاکر

------------------------------------------------------------


یشنهاد موسیقی:

دانلود آهنگ "این زمستونم تموم شد" با صدای علیرضا تلیسچی، سال انتشار 2014

+ علیرضا تلیسچی اگر یه آهنگ خوب خونده باشه همین یه دونه اس! شک نکنید :) ا


تو معاشقه نمی دانی

تو معاشقه نمی دانی

اندام مرا پادشاهان بزرگ دنیا لمس کرده اند

موهایم درون تمام شعرهای تاریخ جاری ست

لبهایم آنقدر خون ریخته است تاکنون که بارها پیامبران منعش کرده اند

و خدا در هر پیامش آن را گناه کبیره دانسته است

آویزان شدن را در چوبه دار آموخته ای

چه می دانی چطور می شود برگردنم آویزان شوی

سینه هایم بزرگترین شیاطین را فرشته کرده است

ماه را کشیده روی زمین

قیصر را خواب ربوده است...

تو معاشقه نمی دانی

دستی بزن به این موهایم

ببین کفر مطلق است

بنوش کمی از لبانم

جهنمی ست از حرارت و درد

تو معاشقه نمی دانی...!

 

"جمانه حداد"

ترجمه: بابک شاکر

---------------------------------------------


درباره شاعر:

«جمانه حداد» یکی از نام های تاثیرگذار و جهانی ادبیات وفرهنگ عرب به شمار می رود. او درسال 1970 در لبنان متولدشد. ازجمله شاعران نوگرا و مدرن درشعر عرب و یکی از بزرگ ترین ژورنالیست های فرهنگی عرب است که سال ها علاوه بر شعر و ترجمه در حوزه روزنامه نگاری فرهنگی آثار ماندگاری را به جا گذاشته است. مفاهیم اروتیک و ساختارشکنانه نیز از جمله مولفه های اصلی شعر او است. منبع: http://www.leilasadeghi.com