هنگامی که تو را می بوسم
تنها دهان تو نیست که بر آن بوسه می زنم
تنها ناف تو نیست
تنها شکم تو نیست که می بوسمش
من حتا
پرسشهای تو را می بوسم
آرزوهای تو را
عکس العمل تو را می بوسم
شکهای تو را
شهامتت را
عشقت را به من
و رهایی ات را از من
من به پاهای تو بوسه می زنم
که به اینجا آمدهاند و
دوباره از اینجا خواهند رفت
من
تو را می بوسم
همین گونه که هستی
هم آنگونه که خواهی بود
فردا و فرداها
هنگامی که حتا
هنگامه ی من نیز گذشته است.
"اریش فرید"
ترجمه: اعظم کمالی
درباره شاعر: اریش فرید (1921-1988) در سال ۱۹۲۱ در وین زاده شد اما دوران رشد و بلوغ خود را در آلمان پشت سرگذاشت. در سال ۱۹۳۸ و به دنبال سلطهیابی فاشیسم هیتلری به ناچار جلای وطن کرد و در انگلستان اقامت گزید. گرچه او تا پایان عمر در انگلستان باقی ماند، اما همواره به زبان مادری خود یعنی آلمانی سرود و نوشت. فرید در طول مدت فعالیتهای هنری خود، بیش از ۴۰ کتاب به شعر و نثر منتشر کرد.
پسرک ها شوخی شوخی
به
قورباغه ها
سنگ
می پرانند
و
قورباغه ها
جدی
جدی می میرند
دردناک
است! نه؟
"اریش فرید"
(شاعر معاصر اتریشی)