کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

یک شب مهتاب

یک شبِ مهتاب
مردمانِ زیادی ساز‌هایشان را بر می‌دارند
زیباترین آهنگ‌ها را می‌‌نوازند
تا من عاشقانه‌‌ترین شعرم را برایت بخوانم
تا تو مستِ عطرِ شب بو ها،
تا تو عاشق یک دسته گلِ یاس شوی
و تو خواهی‌ دید
که تمامِ دنیا بیدار مانده است
تا به آغوشم بیایی
و من دیوانه وار بگویم
"
دوستت دارم"

"نیکی‌ فیروزکوهی"

آدم‌ها عاشق ما نمی‌‌شوند...

آدم‌ها عاشق ما نمی‌‌شوند ، آدم‌ها جذب ما می‌‌شوند.

در لحظه‌ای حساس حرف‌هایی‌ را می‌‌زنیم که شخصی‌ نیاز به شنیدنش داشته.
در یک لحظه ی حساس طوری رفتار می‌‌کنیم که شخص احساس می‌‌کند تمام عمر در انتظار کسی‌ مثل ما بوده!
در یک لحظه ی حساس حضور ما ، وجودِ شخص را طوری کامل می‌‌کند که فکر می‌کند حسی که دارد نامی‌ جز عشق ندارد.
آدم‌ها فکر می‌‌کنند که عاشق شده اند. آدم‌ها فکر می‌‌کنند بدون وجود ما حتی یک روز دوام نمی‌‌آورند.

آدم‌ها فکر می‌‌کنند مکمل خود را یافته اند. ... آدم‌ها زیاد فکر می‌‌کنند.
آدم‌ها در
واقع مجذوب ما می‌شوند و پس از مدتی‌ که جذابیت ما برایشان عادی شد ، متوجه می‌‌شوند که چقدر جایِ عشق در زندگی‌‌شان خالیست ... می‌‌فهمند در جستجوی عشق‌های واقعی‌ باید ما را ترک کنند.
تمامِ حرفِ من اینست که کاش آدم‌ها یاد بگیرند که "عشق پدیده‌ای حس کردنی است نه فکر کردنی" و کاش بفهمند که بعد از رفتنشان، عشقی‌ را که فکر می کرده اند دارند چه می‌کند با کسانی‌ که حس میکرده اند این عشق واقعی‌ ‌ست.

"نیکی‌ فیروزکوهی"

مثل یک مسافر

مثل یک مسافر

پیشانی ات را می بوسد

به امیدِ دیداری می گوید

و می رود

ناگهان در خم یک کوچه گمش می کنی

ناگهان خودت را در گرگ و میشِ یک شهر ، مثل یک غریبه ، گم می کنی

ناگهان هیچ چیز پیدا نیست

هیچ چیز

جز تبسمی که لحظه به لحظه ناپدید می شود

جز آدمی که در خودش قطره قطره آب می شود

جز خاطره ی یک شب

و یک تخت

آغشته به بویِ بوسه

و آغوش

و تنباکو.

 

"نیکی فیروزکوهی"

نداشتن تو

و از میان تمامِ آرزو ها

دردناک ترینش

نخواستن تو در نداشتنِ توست

و کاش

کاش گریزی بود از عمقِ وحشت آورِ این درد

که در تخیلِ عشق

رسیدن چه بروزِ محالی دارد

و در سلوکِ عشق

چه ناعادلانه ‌ست

بودن...

... و غریبانه بودن

و چه غم انگیز

شهوت بی‌ امانِ انگشتانِ من

برای نوازش تلخی‌ دستانِ تو

 

"نیکی‌ فیروزکوهی"

مرگ من!

دو شب از مرگِ من گذشته است

از آخرین نامه
از خداحافظ
از جستجو ی آخرین کلام در نگاهت
از آخرین باری که با تردید گفتی‌ چقدر دوستم داشتی
و من در وهمِ غیر قابل باوری ، باور کردم ، دیگر دوستم نداری
بی‌ تو
بی‌ خودم
بی‌ حضورِ عشق
سخت گریسته ام
رغبتِ عجیبی‌ دارم به دیوانه شدن
رغبت عجیبی‌ به بیراهه زدن
دوست دارم دست‌هایم را روی سینه‌ام
روی امن‌ترین جای بدنم بگذارم
و برای همیشه بخوابم
خواب
خواب
خوابی‌ برایِ نبودن
نبودن
تو رفته‌ای و نمی‌دانی
دیگر بارانی نخواهد بارید
این شهر پر از غبار خواهد شد
تن‌ من مثل کویر ، خشک خواهد شد
من و کویر
کویر و من
من و شب و کویر
و باد می‌وزد
و می‌وزد
و می‌وزد
تا صدای آخرین لحظه‌های تو را
با خودش به سرزمین‌های غریب ببرد
تو رفته ای
و من پشت چشمان بسته ام
شب را دیده ام
من از گوشه‌ی اتاق
کسی‌ را دیده‌ا‌م
که دو شب پیش مرده است!

(اگر مخاطب این شعر تو باشی‌، حالا می‌دانی، کسی‌، جایی‌، دارد برایِ تو می‌میرد(

"نیکی‌ فیروزکوهی"

دست‌های تو

دست‌های تو

سبزینگیِ جنگل‌ شمال

گیسوان من

سیاه گردبادی از جنوب

در تمنایِ وزیدن و گریختن

در تمنایِ گریختن و وزیدن

 

و آسمان

گواه ستارگان

دل‌ باختگانی بی‌ ریشه در خاک

و آفتاب

گواهِ ما

که محال نیست

جاودانگی در آغوش عشق...

 

"نیکی‌ فیروزکوهی"

مترسک

مترسک!

آنقدر دستهایت را باز نکن

کسی تو را در آغوش نمی‌گیرد
ایستادگی همیشه تنهایی می‌آورد.

 

"نیکی فیروزکوهی"

خبر نداری!

عادت کرده‌ام فاصله‌ها را با ثانیه‌ها اندازه بگیرم.

گاهی هوای دلخوشی‌ چه سنگین می شود!

عادت کرده‌ام چشمانم را به روی انتظار ببندم .

خبر نداری،

آنقدر آبستن حادثه شده‌ام که هر آن می ترسم اتفاقی‌ بیفتد،

بی‌ آنکه دستهایم در دستهای تو باشد.

می ترسم لحظه‌ای که از شوق تو مدهوش می شوم،

هنوز بین نگاه ما چند ثانیه‌ای فاصله باشد.

تو جای من باشی‌، بار سنگین تحمل را کجا زمین می گذاری؟

 

"نیکی فیروزکوهی"

صدایم کن!

دلم برای هم آغوشیِ صمیمی‌ِ تنها یمان

برای نوازش

برای صدا کردن‌های تو

برای حرف‌های خوب

تنگ شده

صدایم کن!

دلم برای دوست داشتن‌های بی‌ انتها

برای شب‌های تا صبح ... بدون خواب

برای خودم

برای خودت

پنجره‌ها و مهتاب

تنگ شده

صدایم کن!

  

"نیکی‌ فیروزکوهی"

------------------------------------------------------