کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

همه ی این ها برای توست

همه ی این ها برای توست

تا لبخندی بزنی
و من
آرام بگیرم

ساز دست هایم را کوک کرده ام
تو را می شناسند
مگر می شود
خاطره باشد و تو نباشی .. ؟

کافی ست
نه با چشم
با دل ات
من را بخوانی.

"سید محمد مرکبیان"

---------------------------------------------------------------


دفتر عشق:

من از اوج سکوت تو بیم دارم. از آن لحظه های خیس گرم و خاکستری. من از زیباترین پیش آمد این روزها که ماندن است بیم دارم. مرا در بر بگیر و فریاد بزن. صحنه های تاریک ذهنم به هوش سیاه و مصنوعی من لبخند می زند. آن هنگامه ی تاریک و گرم چه آسان و چه آسوده می لغزی در تنم و صدای آه بلندی که می گوید وقت تنگ است و فریادت در آن عصر خاکستری، زمزمه وار در گوشم می چرخد هنوز.

"منبع: نت"


تو هرگز به آغوش من باز نمی گردی

نه

نباید تو را به انزوای اتاق

به رنج ِ شعر

به فصل سردِ سینه ام بخوانم...

تو یکبار برای همیشه

به مُهره سیاهِ نگاهت

تمامِ مُهره های حواسِ من را بُردی...

 

نه

تو را نباید بخوانم

نباید...

تو هرگز به آغوش من باز نمی گردی

این سطر اول همه شعرهایی ست که نانوشته می مانند.

 

"سید محمد مرکبیان"

------------------------------------------------------

 



برگرفته از وبسایت شاعر:

مینیمال‌هایی برای زندگی

http://mohamad.persianblog.ir

---------------------------------------------------------


دفتر عشق:

آبی یعنی آرامش...

کاش سقف خانه‌ی کوچکمان آبی بود..

اگر بود.. انتظار رنگ دیگری داشت:... رنگ آرامش.

منبع: پیرو

تقدیری در کار نیست...

امشب که برایت می‌نویسم

گریه‌ی تو
تنها موسیقی‌ست
که در رگ‌های خانه جریان دارد
و من چقدر گریه‌ات را
از چشمانت بیشتر دوست می‌دارم
که می خواهم بمیرم و هیچگاه
به چشم نبینم !
گناه ِ من نیست
زیبا زنانه گریه می‌کنی
و شاعرانه گلایه !
نگران نباش
تقدیری در کار نیست
کابوس دیده‌ایم !

"سید محمد مرکبیان"

-----------------------------------------------------------

دفتر عشق:

دلم هوای
جرعه ای سکوت و تنهایی
از پیاله‌ی دست‌هایت را کرده
دیگر از خدا هیچ نمی‌خواهم
حتی تو را...
و این بزرگترین دروغ من است عزیزم!