-
امشب به قصهی دل من گوش میکنی
سهشنبه 15 مردادماه سال 1392 07:47
امشب به قصه ی دل من گوش می کنی فردا مرا چو قصه فراموش می کنی این دُر همیشه در صدف روزگار نیست می گویمت ولی تو کجا گوش می کنی دستم نمی رسد که در آغوش گیرمت ای ماه با که دست در آغوش می کنی در ساغر تو چیست که با جرعه ی نخست هشیار و مست را همه مدهوش می کنی مِی جوش می زند به دل خُم بیا ببین یادی اگر ز خون سیاووش می کنی گر...
-
نگاه کن
سهشنبه 15 مردادماه سال 1392 07:46
آخر این نشد این نشد که من در پس گلدان گریه ها هر شب نهال ناقص شعری را نشا کنم و تو آنسوی ترانه ها خواب لاله و افرا و ستاره ببینی دیگر کاری به کار این خیابان بی نگاه و نشانه ندارم می خواهم بروم آن سوی ثانیه ها می خواهم بروم آن سوی ثانیه ها می خواهم به همان کوچه ی پاک پروانه برگردم باران که ببارد همان کوچه ی کوتاه بی...
-
دستهای تو
دوشنبه 14 مردادماه سال 1392 08:02
دستهای تو سبزینگیِ جنگل شمال گیسوان من سیاه گردبادی از جنوب در تمنایِ وزیدن و گریختن در تمنایِ گریختن و وزیدن و آسمان گواه ستارگان دل باختگانی بی ریشه در خاک و آفتاب گواهِ ما که محال نیست جاودانگی در آغوش عشق... "نیکی فیروزکوهی"
-
مترسک
دوشنبه 14 مردادماه سال 1392 08:00
مترسک ! آنقدر دستهایت را باز نکن کسی تو را در آغوش نمیگیرد ایستادگی همیشه تنهایی میآورد. "نیکی فیروزکوهی"
-
مرا ببوس
دوشنبه 14 مردادماه سال 1392 08:00
مرا ببوس ! بگذار جهان شعر تازهای بخواند... "رضا کاظمی"
-
بگذار بر آئینههای دستانت بوسه زنم
دوشنبه 14 مردادماه سال 1392 07:59
بگذار بر آئینههای دستانت بوسه زنم و پیش از سفر پارهای زاد راه برگیرم ... میخواهم تصویرها نقش زنم از شکل دستان تو از صدای دستان تو از سکوت دستان تو ... پس آیا کمی روبرویم مینشینی تا نقش محال بزنم؟ " نزار قبانی "
-
سلام
یکشنبه 13 مردادماه سال 1392 09:32
سلام صبح همه عزیزااااااان همراااااااه بخیر و شادی * همچنان کم وقتم و نمیرسم که به وبلاگ دوستان سر بزنم و یا به سوالات و کامنتهای شما عزیزان پاسخ بدم. به همین خاطر هنوز کامنتهای چند روز اخیر تایید نشدن. عذر مرا بپذیرید. * فعلا درگیرم و نمیرسم که پست و شعر جدید بذارم. این ترانه بسیار زیبا از «فریدون آسرایی» رو برای دست...
-
تو رنگ میدهی ...
شنبه 12 مردادماه سال 1392 13:14
تو رنگ میدهی به لباسی که میپوشی بو میدهی به عطری که میزنی معنا میدهی به کلمههای بیربطی که شعرهای من میشوند … "ساره دستاران"
-
سقوط!
شنبه 12 مردادماه سال 1392 13:11
دستهات را که باز کنی، به هیچ جا بند نیستم، سقوط میکنم ... "عباس معروفی"
-
بگذار من برایت چای بریزم
شنبه 12 مردادماه سال 1392 13:10
... بگذار من برایت چای بریزم آیا گفتم که تو را من دوست دارم؟ آیا گفتم که من خوشبخت هستم زیرا که تو آمده ای ... و حضورت مایه خوشبختی است چون حضور شعر چون حضور قایق ها و خاطرات دور ... بگذار پارهای از سخن صندلیها را آن دم که به تو خوشامد میگویند، برگردان کنم ... بگذار آنچه را که از ذهن فنجانها میگذرد آنگاه که در...
-
شانه های تو
پنجشنبه 10 مردادماه سال 1392 08:28
من شانه های تو را می خواهم و خیابان های خواب هایم را. از: مهدیه لطیفی ------------------------------------------------------------------ دفتر عشق: بـعضـی آدم هـا را نـمیشـود داشـت فقـط مـیشـود یـک جـور خـاصـی دوستـشـان داشـت بـعضـی آدم هـا اصـلا بـرای ایـن نـیستـنـد ، کـه بـرای تـو بـاشنـد یـا تـو بـرای آنهـا اصـلا...
-
دلم مرد میخواهد...
پنجشنبه 10 مردادماه سال 1392 08:27
دلم مرد میخواهد نابینا خط بریل بداند فصل به فصل تنم را بخواند بازیهای ادبیام را کشف کند دستش را بگیرم بازو به بازو دنیا را برایش تعریف کنم چشمش شوم عصایش و تمام زشتیهای جهان را برای او از قلم بیندازم. "سارا محمدی اردهالی" برگرفته از وبلاگ: My Solitude ------ درباره شاعر: سارا محمدی اردهالی (زاده دی...
-
بر این خاک و از این خانه و از همین مردمان
پنجشنبه 10 مردادماه سال 1392 08:25
من غرقِ گریهات میکنم از هِقهِقِ بوسهها، میخواهی چه کنی؟ فوقش میروی شکایتم میکنی به گُل، که به قول قدیمیها مثلا فالِ پروانه کدام است؟ بگذار شادمانی باشد با تو نیستم با آن نفهمِ بالانشینِ وِراجم ! با آن کلاهِ شاپوی فرنگیاش . - مِرسی ! دلم میخواهد دوستت داشته باشم یک دیوارهایی این وسطها کشیدهاند در یکی از...
-
استواری
یکشنبه 6 مردادماه سال 1392 12:57
این همه پیچ این همه گذر این همه چراغ این همه علامت و همچنان استواری در وفادار ماندن به راهم خودم هدفم و به تو وفایی که مرا و تو را به سوی هدف راه می نماید . "مارگوت بیکل" ترجمه: احمد شاملو
-
بلیط
یکشنبه 6 مردادماه سال 1392 12:54
در به دری در من بود نه در قطاری که می رفت و می آمد . "غلامرضا بروسان"
-
باران و چتر و شال ...
یکشنبه 6 مردادماه سال 1392 12:54
باران و چتـــر و شال و شنل بود و ما دو تا … جوی و دو جفت چکمه و گِل بود و ما دو تا … وقتـــی نگاه من بــه تو افتاد، سرنوشت تصدیق گفتههای «هِگِل» بود و ما دو تا … روز قرارِ اوّل و میز و سکوت و چای سنگینی هوای هتل بود و ما دو تا افتــاد روی میـــز ورقهــــای سرنوشت فنجان و فال و بیبی و دِل بود و ما دو تا کمکم زمانه...
-
کجا مانده ای آخر؟
یکشنبه 6 مردادماه سال 1392 12:53
همیشه به انتهای گریه که می رسم صدای سادۀ فروغ، از نهایت شب را می شنوم صدای غروب غزال ها را صدای بوق بوق نبودن تو را در تلفن! آرام تر که شدم، شعری از دفاتر دریا می خوانم و به انعکاس صدایم در آیینۀ اتاق خیره می شوم در برودت این همه حیرت کجا مانده ای آخر؟؟ "یغما گلرویی"
-
من می روم ...
شنبه 5 مردادماه سال 1392 09:03
من می روم تو بمان با عروسک هایت و تمام عمر لباس های مرا به قدّشان اندازه کن ! "رضا کاظمی" ------------------------------------------------------ دفتر عشق: دلم نمی خواهد، چیزی از دستت بقاپم . تو مرا می شناسی، اهل این بازی نیستم . یادت باشد ، سیب مرا هم موقع آمدن در سبد بگذاری . امشب منتظر یک اتفاق عجیبم ....
-
وقتی خدا می خواست تو را بسازد
شنبه 5 مردادماه سال 1392 08:59
وقتی خدا می خواست تو را بسازد، چه حال خوشی داشت، چه حوصــله ای ! این مـوهــا، این چشم هــا .... خودت می فهمــی؟ من همه اینها را دوست دارم. "عباس معروفی" از کتاب: سال بلوا
-
بلیط یک طرفه
شنبه 5 مردادماه سال 1392 08:58
پیلههای بسیاری دیدهام آویزان از درختی در جنگلهای دور افتاده بر لبهی پنجره رها در جوبهای خیابان . هرچه فکر میکنم اما یک پروانه بیشتر در خاطرم نیست مگر چندبار به دنیا آمدهایم که این همه میمیریم ؟ چند اسکناس مچاله چند نخ شکستهی سیگار آه، بلیط یکطرفه ! چیزی غمگینتر از تو در جیبهای دنیا پیدا نکردهام - ببخشید،...
-
تو را نگاه میکنم
پنجشنبه 3 مردادماه سال 1392 12:10
تو را نگاه میکنم : چشمانت خلاصهی آتشفشان است، همرنگِِ خاکِ دیاری که دوستش میدارم ! چالِ کنجِ لبانت هلالکِ جُفتی ماه است با خورشیدی در قفا که مردمانِ سرزمینِ قلبِ مرا به وِلوِله وا میدارد با انگشتِ اشارهی رو به آسمان ! خندهات بارانِ مرواریدْ است و اخمت زلزلهیی که شهر آرزوهایم را...
-
... من سخن گفتم
چهارشنبه 2 مردادماه سال 1392 13:27
چندان که هیاهوی سبز بهاری دیگر از فرا سوی هفته ها به گوش آمد، با برف کهنه که می رفت از مرگ من سخن گفتم. و چندان که قافله در رسید و بار افکند و به هر کجا بر دشت از گیلاس بنان آتشی عطر افشان بر افروخت، با آتشدان باغ از مرگ من سخن گفتم. ... "احمد شاملو" (متن کامل شعر در ادامه مطلب) + به مناسبت 2 مرداد سالروز...
-
پس از تو هیچ نگاهی مرا دوباره نساخت
چهارشنبه 2 مردادماه سال 1392 08:39
یادت هست که من برای پرواز بادبادکی تنها... تمام جهان را به باد می دادم!؟ برای همین بود که تو آمدی به کودکی ام... و از میان نگاهت هزار باد وزید. مرا به لحظه های گرم بودنت بردی... و من بزرگ شدم، به پاس حرمت تو... پر از بلوغ شدم... پر از لجاجت رفتن. هنوز یادم هست... وداع تلخ تو را... و نگاهت که همچو طوفان بود... تو...
-
شعر، زبان پرندگان است
چهارشنبه 2 مردادماه سال 1392 08:01
شعر، زبان پرندگان است، بر درگاه سلیمان، وقتی که پیامبری به غیر تو، در خانه نیست. "شمس لنگرودی"
-
تن تو ...
چهارشنبه 2 مردادماه سال 1392 08:00
تـن تـو چـون خـوشه ها بـر دستـان من شکـفت تـن تـو چـون گـیاه در دست های مـن روئـید و خـوشه کـرد و روشن شد بـعد افـسرد و تـاریک شد ایـنک بـه یـاد تـو گـلهای غـروب خـاموش و عـطر آگـین هستند "بیژن جلالی" برگرفته از وبلاگ: " قلب من چشم تو "
-
راه
چهارشنبه 2 مردادماه سال 1392 07:59
غربت من شده نبودن تو . @ همه چیز را مثل موهات به باد بسپار دلت را به من . یادت نرود مال منی ! این رنگهای نو به نو این جنگهای ویرانگر این سنگهای مرگ و زندگی همه حواس آدم را پرت میکنند از اسب . میترسم نگاهت حواس مرا پرت کند میترسم یادم برود مال منی در آغوشت بگویم کی میآیی؟ بپرسی کجا؟ و من بگویم با اسب . "...
-
نامه
سهشنبه 1 مردادماه سال 1392 08:57
چقدر دلم می خواهد نامه بنویسم تمبر و پاکت هم هست و یک عالمه حرف کاش کسی جایی منتظرم بود... "ساره دستاران"
-
زیباترین تعریف خدا
سهشنبه 1 مردادماه سال 1392 08:57
هیچ وقت نقاش خوبی نخواهم شد امشب دلی کشیدم شبیه نیمه سیبی که به خاطر لرزش دستانم در زیر آواری از رنگ ها ناپدید ماند! "زنده یاد حسین پناهی" (از مجموعه ستاره)
-
تو را دوست می دارم
سهشنبه 1 مردادماه سال 1392 08:55
تو را دوست می دارم نمی خواهم تو را با هیچ خاطره ای از گذشته و با خاطره ی قطارهای درگذر قیاس کنم تو آخرین قطاری که ره می سپارد شب و روز در رگ های دستانم تو آخرین قطاری من آخرین ایستگاه تو را دوست دارم نمی خواهم تو را با آب... یا باد با تقویم میلادی یا هجری با آمد و شد موج دریا با لحظه های کسوف و خسوف قیاس کنم بگذار فال...
-
درخت زندگی
سهشنبه 1 مردادماه سال 1392 08:54
گاه از عبور طوفانُ صاعقه شاخُ برگ درخت زندگی بر خاک میغلتد اما تنه پابرجاست استوارُ خَدَنگ ... هر چه ریشهها عمیقتر باشند ، سرشاخهها به خورشید نزدیکترند ! این چنین است که شاخههای تازه وُ برگهای سبز دوباره میرویند ! "مارگوت بیکل" از کتاب: تمام کودکان جهان شاعرند! / دفتر دوم:...