کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

سه شعر از دنیا غلامی

1)

نبودن هایت آنقدر زیاد شده
که دلتنگی هایم در دلم جا نمی شود
از چشم هایم چکه می کند
روی کا غذهای کاهی احساسم ...
اینجا برای مردن بهانه زیاد است
اگر زنده ام فقط به خاطر توست

 

2)

آسمان که چشم های تو باشد
پرنده شدن
عاشقانه ترین آرزوی دنیاست
و پرواز
سبزترین حس دست هایم برای
نوشتن اردیبهشتی ترین شعر سال...

 

3)

واژه هایی که از تو می گویند

عطر غریب ارکیده دارند

این روزها

اگرچه کوتاه شدند شعر هایم 

اما

نقطه چین ادامه داری ست 

فریاد بلند سکوتی خیس

در حنجره ی خسته ی دردهایم ...

 

"دنیا غلامی"

 

وبلاگ شاعر:

http://www.bloodorange94.blogfa.com

 

در بیداری خواب دیدم

در بیداری خواب دیدم

آمده ای

می خندی

مهربانی ات نور می پاشد

به دل تاریک و خسته ی من ...

تو را که آسمان

استعاره ای از پشت پلک های توست

چه نیازی ست

به کبوتر بال و پر شکسته ای چون من ...

 

"دنیا غلامی"


سه شعر از دنیا غلامی

کسی که فقط پیراهنش شبیه تو بود
نمی دانست امروز با دیدنش
زنی درخیابان ایستاده می میرد و
قتلی غیر عمد می کند.‏

 
دارم سقوط می کنم ‏
به دیدنم بیا ‏
قلعه ی دلتنگی هایم ‏
را فتح کن ‏
نجاتم بده ... ‏

 

لب هایت که باز می شوند‏
شکوفه های سیب پخش می شوند در هوا..‏
عطر نفس هایت را دوست دارم ‏

ای تعبیر قشنگ تمام رویاها..‏


‏ ‏

"دنیا غلامی"

http://www.bloodorange94.blogfa.com/


بعضی داغ ها تا ابد جایشان می مانند

بعضی گرگ ها
با لباس فرشته می آیند
بعضی دردها
آدم را به مرگ می کشانند
نمی دانم شاید هنوز شب ها
چشم هایت بی خبر از تو
این شعرها را می خوانند
خوب نگاه کن
ببین مرا می شناسی؟
این چشم های سرخ آیا همانند؟
...
بعضی داغ ها تا ابد جایشان می مانند...‏

‏"دنیا غلامی"‏

وبلاگ پرتقال خونی

دلتنگی

آدم های اینجا
هیچکدام شبیه تو نیستند ‏
دلتنگت که می شوم  ‏
چشم هایم را می بندم  ‏
باران را تجسّم می کنم  ‏
تو زلال مهربانی  ‏
مهربان زلالی ...‏

‏"دنیا غلامی"‏

 

وبلاگ پرتقال خونی



واژه های خط خورده

می دانی

سهم من از زندگی  ‏

همیشه واژه های خط خورده است ... ‏
تازه داشت باورم می شد نیستی  ‏
که دکمه ی پیراهنت را پیدا کردم ... ‏
تاول های تنهایی ام   ‏
عجیب درد گرفت ...! ‏

‏"دنیا غلامی"‏
 

وبلاگ پرتقال خونی