کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

جلوه بخت تو - حافظ

جلوه بخت تو دل می‌برد از شاه و گدا

چشم بد دور که هم جانی و هم جانانی

"حافظ"

دوستان عیب من بی‌دل حیران مکنید - حافظ

دوستان عیب من بی‌دل حیران مکنید

گوهری دارم و صاحب نظری می‌جویم

 حافظم گفت که خاک در میخانه مبوی

گو مکن عیب که من مشک ختن می‌بویم

"حافظ"

دردم از یار است - حافظ

دردم از یار است و درمان نیز هم

دل فدای او شد و جان نیز هم.

"حافظ"

مژده وصل تو کو - حافظ

مژده وصل تو کو کز سر جان برخیزم

طایر قدسم و از دام جهان برخیزم

گر چه پیرم تو شبی تنگ در آغوشم کش

تا سحرگه ز کنار تو جوان برخیزم

"حافظ"

متن کامل شعر در ادامه مطلب

ادامه مطلب ...

در ره منزل لیلی - حافظ

در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن

شرط اول قدم آن است که مجنون باشی

"حافظ"

شعر کامل در ادامه مطلب

 

ادامه مطلب ...

دانی که چیست دولت - حافظ

دانی که چیست دولت دیدار یار دیدن

در کوی او گدایی بر خسروی گزیدن

از جان طمع بریدن آسان بود ولیکن

از دوستان جانی مشکل توان بریدن

خواهم شدن به بستان چون غنچه با دل تنگ

وآنجا به نیک نامی پیراهنی دریدن

گه چون نسیم با گل راز نهفته گفتن

گه سر عشقبازی از بلبلان شنیدن

بوسیدن لب یار اول ز دست مگذار

کآخر ملول گردی از دست و لب گزیدن

فرصت شمار صحبت کز این دوراهه منزل

چون بگذریم دیگر نتوان به هم رسیدن

گویی برفت حافظ از یاد شاه یحیی

یا رب به یادش آور درویش پروریدن

"حافظ"

ای که با سلسله زلف دراز آمده‌ای - حافظ

ای که با سلسله زلف دراز آمده‌ای

فرصتت باد که دیوانه نواز آمده‌ای

ساعتی ناز مفرما و بگردان عادت

چون به پرسیدن ارباب نیاز آمده‌ای

پیش بالای تو میرم چه به صلح و چه به جنگ

چون به هر حال برازنده ناز آمده‌ای

آب و آتش به هم آمیخته‌ای از لب لعل

چشم بد دور که بس شعبده بازآمده‌ای

آفرین بر دل نرم تو که از بهر ثواب

کشته غمزه خود را به نماز آمده‌ای

زهد من با تو چه سنجد که به یغمای دلم

مست و آشفته به خلوتگه راز آمده‌ای

گفت حافظ دگرت خرقه شراب آلوده‌ست

مگر از مذهب این طایفه بازآمده‌ای.

"حافظ"

مرا چشمی ست خون افشان - حافظ

مرا چشمی ست خون افشان ز دست آن کمان ابرو

جهان بس فتنه خواهد دید از آن چشم و از آن ابرو

 

غلام چشم آن ترکم که در خواب خوش مستی

نگارین گلشنش روی است و مشکین سایبان ابرو

 

"حافظ"

روز اول که سر زلف - حافظ

روز اول که سرِ زلفِ تو دیدم گفتم

که پریشانیِ این سلسله را آخر نیست.

 

"حافظ"

گر چه پیرم تو شبی - حافظ

گر چه پیرم تو شبی تنگ در آغوشم کش

تا سحرگه ز کنار تو جوان برخیزم.

"حافظ"

 

متن کامل شعر در ادامه مطلب:

 

ادامه مطلب ...

روشن از پرتو رویت - حافظ

روشن از پرتو رویت نظری نیست که نیست

منت خاک درت بر بصری نیست که نیست


تا دم از شام سر زلف تو هر جا نزنند

با صبا گفت و شنیدم سحری نیست که نیست


"حافظ"

 

"برگرفته از کانال شعر باران دل"

 

متن کامل شعر در ادامه مطلب

 

ادامه مطلب ...

سال ها دل طلب جام جم از ما می کرد - حافظ

سال ها دل طلب جام جم از ما می کرد
وآنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد

بیدلی در همه احوال خدا با او بود
او نمی دیدش و از دور خدایا می کرد.


"حافظ"

20 مهر، روز بزرگداشت حافظ گرامی باد.

هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق - حافظ

هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده عالم دوام ما.

"حافظ"

20 مهر، روز بزرگداشت حافظ گرامی باد.


سحرم دولت بیدار به بالین آمد - حافظ

سحرم دولت بیدار به بالین آمد
گفت برخیز که آن خسرو شیرین آمد

قدحی درکش و سرخوش به تماشا بخرام
تا ببینی که نگارت به چه آیین آمد.

20 مهر، روز بزرگداشت حافظ گرامی باد.

من نخواهم کرد ترک لعل یار - حافظ

من نخواهم کرد
ترک لعل یار و جام می

زاهدان معذور داریدم
که اینم مذهب است.

"حافظ"

20 مهرماه؛ روز بزرگداشت حافظ، شاعر و صوفی پرآوازه ایران زمین گرامی باد.

باورم نیست ز بدعهدی ایام هنوز - حافظ

آن پریشانی شب‌های دراز و غم دل
همه در سایه گیسوی نگار آخر شد

باورم نیست ز بدعهدی ایام هنوز
قصه غصه که در دولت یار آخر شد.

"حافظ"

برنیامد از تمنای لبت کامم هنوز - حافظ

برنیامد از تمنای لبت کامم هنوز

بر امید جام لعلت دُردی آشامم هنوز

 

نام من رفته‌ست روزی بر لب جانان به سهو

اهل دل را بوی جان می‌آید از نامم هنوز

 

ای که گفتی جان بده تا باشدت آرام جان

جان به غم‌هایش سپردم نیست آرامم هنوز.

 

"حافظ"

 

برگرفته از کانال: باران دل

@baran_e_del



متن کامل شعر در ادامه مطلب

  

ادامه مطلب ...

خرابتر ز دل من - حافظ

خرابتر ز دل من

غم تو جای نیافت

 

که ساخت در دل تنگم

قرارگاه نزول

 

"حافط"

 

برگرفته از کانال شعر استاتیرا

@aastatira


ساقیا سایه ابر است - حافظ

ساقیا سایه ابر است و بهار و لب جوی

من نگویم چه کن ار اهل دلی خود تو بگوی

 

"حافظ"


متن کامل شعر در ادامه مطلب

 

ادامه مطلب ...

ای که گفتی جان بده - حافظ

ای که گفتی جان بده تا باشدت آرام جان

جان به غمم هایش سپردم نیست آرامم هنوز.

 

"حافظ"


ای که گفتی جان بده تا باشدت آرام جان - حافظ