کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

ترانه‌ی "دو دونه"

توی خاک باغ خونه

یه ‌روزی دست زمونه

ما رو کاشت با مهربونی

پیش هم مثل دو دونه

ما تو باغ مأوا گرفتیم

بارون اومد پا گرفتیم

دوتایی تو خاک باغچه

ریشه کردیم جا گرفتیم

غافل از رنگ گلامون

غم فردای دلامون

توی خاک زیر یه بارون

توی باغ روی زمین

گل اون شد گل سرخ

گل من زرد و غمین

گل اون گل‌های شادی
گل من گل‌های درد
اون تو گلخونه ی گرمِ
من اسیر باد سرد.

 

"ابراهیم شکیبایی لنگرودی"


+ دانلود آهنگ "دو دونه" با صدای مرجان،‌ از البوم "خاطره ها"


مرجان

 

سلام می گویم پنجره ها را

سلام می گویم پنجره ها را

سلام می گویم کوچه ها را

کوچه به کوچه تو را در ترانه هایم می خوانم

کسی نمی آید پنجره را به رویم بگشاید

کسی که پنجره را رو به کوچه بگشاید

انگار کوچه های شهر غمگینند!!

و من دوباره تو را عاشقانه می خوانم

تو در کدام پنجره نشسته ای که من نمی بینم!؟

تو با کدام پنجره رفیقی که من نمی دانم

سلام می گویم ...

تمام پنجر های شهر را سلام می گویم ...

 

"ابراهیم شکیبایی لنگرودی"

 

برگرفته از وبلاگ:

http://www.lakoibaran.blogfa.com


به که پیغام دهم؟

به که پیغام دهم؟

به شباهنگ، که شب مانده به راه؟

یا به انبوه کلاغان سیاه؟

به که پیغام دهم؟

به پرستو که سفر می کند از سردی فصل؟

یا به مرغان نوک چیده ی مرداب گناه؟

به که پیغام دهم؟

دست من، دست تو را می‌طلبد.

چشم من، رد تو را می‌جوید.

لب من، نام تو را می‌خواند.

پای من، راه تو را می پوید.

به که پیغام دهم؟

بی تو از خویش، تنفر دارم.

دل من باز، تو را می‌خواهد.

به که پیغام دهم؟

به که پیغام دهم؟


"ابراهیم شکیبایی لنگرودی"


 

 

زندگی نامه:

ابراهیم شکیبایی لنگرودی متخلص به "عاصی"، شاعر گیلانی در سال ۱۳۱۹ در لنگرود متولد شد.

از سال ۱۳۳۷ سروده‌هایش در مجلات تهران چاپ شد. سرایش شعر را ابتدا با دوبیتی، چارپاره و غزل آغاز نمود. سپس با شعر نو نیمایی آشنا شد. در سال ۱۳۴۶ مجموعه دوبیتی‌های گیلکی‌اش را به گویش لنگرودی با عنوان "لاکوی" (به لهجه شرق گیلان به معنی دختر) به‌صورت دفتر کوچکی به چاپ رساند. شکیبایی در دهه پنجاه خالق ترانه زیبای "دودونه" با آهنگ اسفندیار منفردزاده و تنظیم واروژان است که از ترانه‌های عاشقانه زمانش محسوب می‌گردید. دیگر آثار شکیبایی لنگرودی:

مجموعه شعر فارسی با عنوان "بی هیچ تکیه گاه" ، سال 1381

مجموعه شعر "و دیگر خواب باید دید" ، سال ۱۳۸۳

شکیبایی در تیرماه ۱۳۸۵ بر اثر بیماری سرطان چشم از جهان فروبست. آرامگاهش در شهر لنگرود در جوار مزار محمود پاینده لنگرودی است.

(منبع: ویکی پدیا)