کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

ترس - روشنک آرامش

چقدر تنهاست
زنی که رویاهایش از زندگی نجاتش نمی دهند!


دیشب خواب دیدم
عنکبوتی مرا از پیله بیرون می آورد
و بند بند تنم را
به تارهای ابریشمی اش می بافد
درد می کشیدم.


می ترسم
می ترسم بیدار شوم
و با ملحفه های سفید
از بند رخت آویزان شده باشم
و خورشید با بی رحمی
پوستم را خراش دهد!

خوابیده ام
و نفس های بلندم را می شنوم
چقدر تاریک است
رویاهای شیرین از من گریخته اند
دیگر نمی توانم به خواب پناهنده شوم!

هنوز هم می ترسم
و ترس جنینی ست که در خوابم رشد می کند!
می ترسم بیدار شوم
و روی تخت زایمان باشم
این درد کی تمام می شود؟

"روشنک آرامش"



نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد