مدام فرو می روی در سرم
و من خواب می بینم
دستهایی را که از من بریده ای...
کبریت کشیده ام روی من
و خودم را پرت کرده ام
از ارتفاع چشم هایت
بعد از تو
بهم زده ام باخودم
مثل تو که با من
به هزار دلیل منطقی...!
حق با توست
هم قد نیستم
حتی شعورم به حرف های تو نمیرسد
های
خودخواه ِ کوچکِ من
به هوای شعر نیا
جنگل روح من سوخته است!
"امیر ارسلان کاویانی"
دلنوشته: خوب حساب و کتاب کن با خودت ببین شاید از خودت هم راضی نباشی!
برگرفته از وبلاگ: چای تلخ
http://chaayetalkh.blogfa.com/
بشکن ای بغض ،فرو ریز اشک
طاقتم کم شده انگار ،ببار