به غم کسی اسیرم که ز من خبر ندارد
عجب از محبت من که در او اثر ندارد
غلط است اینکه گوید بدلی ره است دلرا
دل من ز غصه خون شد،دل او خبر ندارد.
"ناشناس"
-------------------------------------------------------
پ.ن: با جستجوی این شعر در گوگل می بینیم که برخی به نام یک شاعر قدیمی ثبت کرده اند (نامش را نمی آورم که اینجا نیز به همان نام یک وقت در سرچ گوگل نیاید!) و یا نام "لا ادری" و یا "حکیم لا ادری" پای شعر نوشته شده. با جستجوی در گوگل توضیح جالبی در مورد لا ادری (La Adree) پیدا کردم که در ذیل می آورم:
قدیم وقتی اشعاری را در کتابها ذکر می کردند که سراینده آن مشخص نبود، به جای نام شاعر می نوشتند:
«لا ادری»؛ یعنی «نمی دانم».
منبع: http://alirezaayatollahi.persianblog.ir/post/67/
همچنین در لغت نامه دهخدا در مورد لا ادری چنین آمده است:
لا ادری ] اَ ] (ع جمله ٔ فعلیه) (از: حرف لا و صیغه ٔ متکلم وحده ٔ اَدری) به معنی ندانم ، نمیدانم . و آن کلمه ای است که در عقب بیتی یا قطعه ای از شعر گذارند آنگاه که گوینده را ندانند.
وحشی بافقی از ایشونِ این شعر قشنگ
سلام
این شعر از وحشی بافقی است
نه عزیز جان. اگر برای وحشی بافقی بود در سایت گنجور به نام وحشی ثبت می شد.
به غم کسی اسیرم که زمن خبر ندارد
رفتی، در و دیوار اتاقم قفسم شد
حس خفگی بغض گلو هم نفسم شد
تو بی من و من با یاد تو شکستم
آویخته بر دار تو انگار نه انگار
سلام
این شعر از وحشی بافقی است و کامل آن اینچنین است:
زیبا! نگاهم کن، نگاه تو امان است
خورشید چشمانت مرا هم سایبان است
ای عصمتِ خلوت نشینِ باستانی!
آغاز تو، آغاز تکوینِ جهان است
زیبا! ببین من خانه ای دارم پر از مِهر
فرشم زمین و سقفِ خانه آسمان است
می آیی از آن دورها تا خانه ی من؟
تا خانه ای که بی تو همرنگِ خزان است؟!
بسیار زیبا
از من عبور می کنی و دم نمی زنی
تنها دلم خوش است که
شاید ندیده ای
قیصر امین پور
توضیح جالب و مناسبی بود. ممنون
من دنبال میکنم وبلاگتون رو..
ممنون بخاطر این وبلاگ زیبا
تی تی