کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

به رسمِ هر روز

امروز به رسمِ هر روز

نشستم حساب کردم که تا به حال چقدر برایت مرده ام.

آغوش ها را شمردم، دوستت دارم ها را.

نشستم و یادم آمد چقدر مشغولم به تو.

به عشق

به چشم‌هایت ...

 

فکر کردم به شمعدانی های پشتِ پنجره

به فنجانِ چای

به دستگیره ی در

به آینه

به دست‌هایم ...

و به هرچیزی که ردِ انگشتانت روی آنها مانده بود.

 

خیره ماندم به قابِ عکس

به ایستادنت

به ترمه ی فیروزه ایِ روی میز

به سلیقه‌ات ...

 

نفسِ عمیقی کشیدم و دست بردم سمتِ فنجان

و چایی که برای چندمین بار سرد شده بود

عصایم را از کنارِ میز برداشتم

و با هزار زحمت رفتم

که چای را تازه کنم

بعد برگردم، بنشینم رو‌به‌روی پنجره

و یک دلِ سیر

فکر کنم به سال‌های نداشتنت ...

 

"مریم قهرمانلو"

تیر ۹۶

نظرات 3 + ارسال نظر
هدی شنبه 7 مرداد‌ماه سال 1396 ساعت 04:53 ب.ظ

خیلی به دلم نشست ،انتخاب زیبایی بود
آنقدر که از دست دادن چیزی، ما را افسرده می کند، از داشتن همان چیز احساس خوشبختی نمی کنیم...
و این ذات آدمیزاد است...!

ژان پل سارتر

بهار شنبه 7 مرداد‌ماه سال 1396 ساعت 04:52 ب.ظ

اشک ... حلقه در چشم
چشم.... خیره بر تو
تو.... ترس افتاده در بدن
سال های نداشتنت در راه است...
مونیکا موسوی

قشنگ بود. مرسی بهار عزیز

دنیا شنبه 7 مرداد‌ماه سال 1396 ساعت 03:33 ب.ظ http://www.bloodorange94.blogfa.com

به سال های .........
غمناک زیبا

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد