کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

با من از دست هایت بگو

با من از دست هایت

از پیشانی ات

و از آفتاب تندی که بر آن می تابد

از پیراهنت بگو

که باد

به سینه ات می چسباند آن را

وقتی در میان خوشه های گندم ایستاده ای

و فکر زمستان پیش رو

که به گرمای آغوش من می کشاندش.

 

بوی گندم ویرانم می کند

بوی وحشی بازوانت ویرانم می کند

با من از خاک مزرعه ات حرف بزن

و بگذار

شعرهایم

تب تند تنت را داشته باشد

تب خاکی را که

سرزمین من است.

 

"شکریه عرفانی"

(شاعر افغانستان)

 

برگرفته از کانال شعر: باران دل

@baran_e_del

نظرات 2 + ارسال نظر
محمد شیرین زاده یکشنبه 10 بهمن‌ماه سال 1395 ساعت 08:38 ق.ظ http://m-bibak.blogfa.com

مرا به خودت نزدیک کن

آنقدر که گرمی نفس هایت را

احساس کنم

چرا وقتی در کنار تو ام

زمان به این سرعت می گذرد؟

چرا وقتی در چشمانت می نگرم

حرف هایم را

از یاد می برم ؟

نام تو ترانه ایست که

هر لحظه در خلوتم زمزمه می کنم

تو باعث شدی گذشته را فراموش کنم

و به آینده بیاندیشم

قدر این روز ها را

با تمام جان می دانم

مرا به خودت نزدیک کن

بگذار زیباترین رویا

در دستان تو اتفاق بیافتد

وقتی تو نبودی

طلوع و غروب خورشید

برایم معنایی نداشت

نمی دانم پس از تو

برای چه کسی

شعر هایم را بخوانم

آرامش محض

در آغوش تو تعریف می شود

به من نزدیک شو

سال ها منتظر این لحظه بوده ام ...


((محمد شیرین زاده))

rahgozar شنبه 9 بهمن‌ماه سال 1395 ساعت 10:50 ب.ظ

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد