کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

کوچه باغ شعر

«بهترین شعرهایی که خوانده‌ام» - شعر کلاسیک، شعر نو، شعر سپید، شعر جهان ...-

سه شعر کوتاه از خانم زهره میرشکار

شعبده باز بود
گفت دوستت دارم و
من

پرنده شدم...

*

یاد تو

در من

گنجشکی است

که از گوشه ی چشمانم آب می خورد

*

خندیدیم؛
ما به پرواز بادبادک در آسمان خندیدیم!
پرنده ای که بال هایش
هنوز در اسارت ما بود.

 

"زهره میرشکار"


نظرات 2 + ارسال نظر
زهره یکشنبه 6 تیر‌ماه سال 1395 ساعت 12:46 ق.ظ http://eshgeabadi90.blogfa.com/

دلتنگی ؛
آخرین جادویی بود که ،
در اولین دیدار ،
برچشمانم نشست
و اولین کلامی بود که ،
در آخرین ثانیه های با تو بودن ،
بر دستانم جاری شد
آری
از تقدیر نه گزیری هست و نه گریزی
زهره

محمد شیرین زاده شنبه 5 تیر‌ماه سال 1395 ساعت 04:13 ب.ظ http://m-bibak.blogfa.com

کجای دنیا

از شانه های تو امن تر است

کاش

گنجشکی بودم

تا آشیانه ام را بر آن می ساختم ...


((محمد شیرین زاده))

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد